رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

حکمت 361 تا 400 نهج البلاغه ...

حکمت 361 

روش خواستن از خدا 

(عبادى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زیرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، یکى را برآورد و دیگرى را باز دارد. 


حکمت 362 

ضرورت پرهیز از جدال و درگیرى 

(اجتماعى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس که از آبروى خود بیمناک است از جدال بپرهیزد. 


حکمت 363 

نشانه بى‏خردى 

(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: شتاب پیش از توانایى بر کار، و سستى پس از به دست آوردن فرصت از بى‏خردى است. 


حکمت 364 

جایگاه پرسیدن 

(علمى) و درود خدا بر او، فرمود: از آنچه پدید نیامده نپرس، که آنچه پدید آمده براى سرگرمى تو کافى است. 


حکمت 365 

ارزش‏هاى اخلاقى 

(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: اندیشه، آیینه‏اى شفّاف و عبرت از حوادث، بیم دهنده‏اى خیر اندیش است، و تو را در ادب کردن نفس همان بس که از آنچه انجام دادنش را براى دیگران نمى‏پسندى بپرهیزى. 


حکمت 366 

هماهنگى علم و عمل 

(عملى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: علم و عمل پیوندى نزدیک دارند.

و کسى که دانست باید به آن عمل کند، چرا که علم، عمل را فراخواند، اگر پاسخش داد مى‏ماند و گر نه کوچ مى‏کند. 


حکمت 367 

روش برخورد با دنیا 

(اخلاقى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: اى مردم، کالاى دنیاى حرام چون برگ‏هاى خشکیده وبا خیز است، پس از چراگاه آن دورى کنید، که دل کندن از آن لذّت بخش‏تر از اطمینان داشتن به آن است، و به قدر ضرورت از دنیا برداشتن بهتر از جمع آورى سرمایه فراوان است. آن کس که از دنیا زیاد برداشت به فقر محکوم است، و آن کس که خود را از آن بى‏نیاز انگاشت در آسایش است، و آن کس که زیور دنیا دیدگانش را خیره سازد دچار کور دلى گردد، و آن کس که به دنیاى حرام عشق ورزید، درونش پر از اندوه شد، و غم و اندوه‏ها در خانه دلش رقصان گشت، که از سویى سرگرمش سازند، و از سویى دیگر رهایش نمایند، تا آنجا که گلویش را گرفته در گوشه‏اى بمیرد، رگ‏هاى حیات او قطع شده، و نابود ساختن او بر خدا آسان، و به گور انداختن او به دست دوستان است. امّا مؤمن با چشم عبرت به دنیا مى‏نگرد، و از دنیا به اندازه ضرورت برمى‏دارد، و سخن دنیا را از روى دشمنى مى‏شنود، چرا که تا گویند سرمایه دار شد، گویند تهیدست گردید، و تا در زندگى شاد مى‏شوند، با فرا رسیدن مرگ غمگین مى‏گردند، و این اندوه چیزى نیست که روز پریشانى و نومیدى هنوز نیامده است. 


حکمت 368 

فلسفه کیفر و پاداش 

(عبادى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و کیفر را بر نافرمانى قرار داد، تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوى بهشت کشاند. 


حکمت 369 

خبر از مسخ ارزش‏ها 

(اجتماعى، تاریخى سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند. مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدایت ویران است. مسجد نشینان و سازندگان بناهاى شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمین مى‏باشند، که کانون هر فتنه، و جایگاه هر گونه خطاکارى‏اند، هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر کس که از فتنه عقب مانده او را به فتنه‏ها کشانند، که خداى بزرگ فرماید: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه‏اى بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند» و چنین کرده است، و ما از خدا مى‏خواهیم که از لغزش غفلت‏ها در گذرد. 


حکمت 370 

هدفدارى انسان و ضرورت تقوا

(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: (نقل کردند که امام علیه السّلام کمتر بر منبرى مى‏نشست که پیش از سخن این عبارت را نگوید:) اى مردم از خدا بترسید، هیچ کس بیهوده آفریده نشد تا به بازى پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته‏اند تا خود را سرگرم کارهاى بى‏ارزش نماید، و دنیایى که در دیده‏ها زیباست، جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت مى‏انگارند، و مغرورى که در دنیا به بالاترین مقام رسیده،چون کسى نیست که در آخرت به کمترین نصیبى رسیده است. 


حکمت 371 

ارزش‏هاى والاى اخلاقى 

(اخلاقى، معنوى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: هیچ شرافتى برتر از اسلام، و هیچ عزّتى گرامى‏تر از تقوا، و هیچ سنگرى نیکوتر از پارسایى، و هیچ شفاعت کننده‏اى کار سازتر از توبه، و هیچ گنجى بى‏نیاز کننده‏تر از قناعت، و هیچ مالى در فقر زدایى، از بین برنده‏تر از رضایت دادن به روزى نیست. و کسى که به اندازه کفایت زندگى از دنیا بردارد به آسایش دست یابد، و آسوده خاطر گردد، در حالى که دنیا پرستى کلید دشوارى، و مرکب رنج و گرفتارى است، و حرص ورزى و خود بزرگ بینى و حسادت، عامل بى‏پروایى در گناهان است، و بدى، جامع تمام عیب‏ها است. 


حکمت 372 

عوامل استحکام دین و دنیا 

(علمى، اخلاقى، اقتصادى) و درود خدا بر او، فرمود: (به جابر بن عبد اللَّه انصارى فرمود) اى جابر استوارى دین و دنیا به چهار چیز است: عالمى که به علم خود عمل کند، و جاهلى که از آموختن سرباز نزند، و بخشنده‏اى که در بخشش بخل نورزد، و فقیرى که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هر گاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روى نیاورد، هر گاه بى‏نیاز در بخشش بخل ورزد، تهیدست آخرت خویش را به دنیا فروشد. اى جابر کسى که نعمت‏هاى فراوان خدا به او روى کرد، نیازهاى فراوان مردم نیز به او روى آورد، پس اگر صاحب نعمتى حقوق واجب الهى را بپردازد، خداوند نعمت‏ها را بر او جاودانه سازد، و آن کس که حقوق واجب الهى در نعمت‏ها را نپردازد، خداوند، آن را به زوال و نابودى کشاند. 


حکمت 373 

مراحل امر به معروف و نهى از منکر 

(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: (ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن بن ابى لیلى فقیه نقل کرد، که براى مبارزه با حجّاج به کمک ابن اشعث برخاست،«» براى تشویق مردم گفت من از على علیه السّلام «که خداوند درجاتش را در میان صالحان بالا برد، و ثواب شهیدان و صدّیقان به او عطا فرماید» در حالى که با شامیان رو برو شدیم شنیدم که فرمود) اى مؤمنان» هر کس تجاوزى را بنگرد، و شاهد دعوت به منکرى باشد، و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگى سالم داشته است، و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش آن داده خواهد شد، و از اوّلى برتر است، و آن کس که با شمشیر به انکار بر خیزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او را رستگارى را یافته و نور یقین در دلش تابیده. 


حکمت 374 

مراحل امر به معروف و نهى از منکر 

(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: (و همانند حکمت گذشته، سخن دیگرى از امام نقل شد) گروهى، منکر را با دست و زبان و قلب انکار مى‏کنند، آنان تمامى خصلت‏هاى نیکو را در خودگرد آورده‏ اند. گروهى دیگر، منکر را با زبان و قلب انکار کرده، امّا دست به کارى نمى‏برند، پس چنین کسى دو خصلت از خصلت‏هاى نیکو را گرفته و دیگرى را تباه کرده است. و بعضى منکر را تنها با قلب انکار کرده، و با دست و زبان خویش اقدامى ندارند، پس دو خصلت را که شریف‏تر است تباه ساخته‏اند و یک خصلت را به دست آورده‏اند. و بعضى دیگر منکر را با زبان و قل و دست رها ساخته‏اند که چنین کسى از آنان، مرده‏اى میان زندگان است«». 

و تمام کارهاى نیکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منکر، چونان قطره‏اى«» بر دریاى موّاج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهى از منکر، نه اجلى را نزدیک مى‏کنند، و نه از مقدار روزى مى‏کاهند، و از همه اینها برتر، سخن حق در پیش روى حاکمى ستمکار است. 


حکمت 375 

مراحل شکست در مبارزه 

(سیاسى، نظامى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: (از ابى جحیفه«» نقل شد، گفت از امیر مؤمنان شنیدم که فرمود علیهم السّلام) اوّلین مرحله از جهاد که در آن باز مى‏مانید، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان، و آنگاه جهاد با قلب‏هایتان مى‏باشد، پس کسى که با قلب، معروفى را ستایش نکند، و منکرى را انکار نکند، قلبش واژگون گشته، بالاى آن پایین، و پایین قلب او بالا قرار خواهد گرفت. 


حکمت 376 

سر انجام حق و باطل 

(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: حق سنگین امّا گواراست، و باطل، سبک امّا کشنده. 


حکمت 377 

ضرورت ترسیدن از عذاب الهى 

(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: بر بهترین افراد این امّت از عذاب الهى ایمن مباشید زیرا که خداى بزرگ فرمود. «از کیفر خدا ایمن نیستند جز زیانکاران» و بر بدترین افراد این امّت از رحمت خدا نومید مباشید زیرا که خداى بزرگ فرمود. «همانا از رحمت خدا نومید نباشند جز کافران» 


حکمت 378 

آثار شوم بخل ورزى 

(اخلاقى، اقتصادى) و درود خدا بر او، فرمود: بخل ورزیدن کانون تمام عیب‏ها، و مهارى است که انسان را به سوى هر بدى مى‏کشاند. 


حکمت 379 

اقسام روزى و پرهیز از حرص زدن 

(اقتصادى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم روزى دو گونه است، روزیى که تو آن را جویى، و روزیى که تو را مى‏جوید، که اگر به سراغش نروى به سوى تو آید. پس اندوه سال خود را بر اندوه امروزت منه، که بر طرف کردن اندوه هر روز از عمر تو را کافى است. اگر سال آینده در شمار عمر تو باشد همانا خداى بزرگ در هر روز سهم تو را خواهد داد،

و اگر از شمار عمرت نباشد تو را با اندوه آنچه کار است که هرگز جوینده‏اى در گرفتن سهم روزى تو بر تو پیشى نگیرد، و چیره شونده‏اى بر تو چیره نگردد، و آنچه براى تو مقدّر گشته بى‏کم و کاست به تو خواهد رسید. 

مى‏گویم: (این سخن امام علیه السّلام در حکمت 267 آمده، امّا چون در اینجا همان مفاهیم آشکارتر و روشن‏تر بیان گردید آن را بر أساس روشى که در آغاز کتاب تذکّر دادیم آوردیم». 


حکمت 380 

ضرورت یاد مرگ 

(اخلاقى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: چه بسیار کسانى که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند، و چه بسیار کسانى که در آغاز شب بر او حسد مى‏بردند و در پایان شب عزاداران به سوگشان نشستند. 


حکمت 381 

ضرورت راز دارى و کنترل زبان 

(اخلاقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشى، و چون گفتى، تو در بند آنى، پس زبانت را نگهدار چنانکه طلا و نقره خود را نگه مى‏دارى، زیرا چه بسا سخنى که نعمتى را طرد یا نعمتى را جلب کرد. 


حکمت 382 

ارزش سکوت 

(اخلاقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: آنچه نمى‏دانى مگو، بلکه همه آنچه را که مى‏دانى نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایى را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجّت آورد. 


حکمت 383 

تلاش در اطاعت و بندگى 

(اخلاقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: بترس که خداوند تو را به هنگام گناهان بنگرد، و در طاعت خویش نیابد، آن گاه از زیانکارى، هر گاه نیرومند شدى توانت را در طاعت پروردگار به کار گیر، و هر گاه ناتوان گشتى، ناتوانى را در نافرمانى خدا قرار ده. 


حکمت 384 

راه چگونه زیستن 

(اخلاقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: به دنیا آرامش یافتن در حالى که ناپایدارى آن مشاهده مى‏گردد، از نادانى است، و کوتاهى در اعمال نیکو با وجود یقین به پاداش آن، زیانکارى است، و قبل از آزمودن اشخاص، اطمینان پیدا کردن از عجز و ناتوانى است. 


حکمت 385 

دنیا شناسى 

(علمى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: از خوارى دنیا نزد خدا همان بس که جز در دنیا، نافرمانى خدا نکنند، و جز با رها کردن دنیا به پاداش الهى نتوان رسید. 


حکمت 386 

ضرورت استقامت 

(علمى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: جوینده چیزى یا به آن یا به برخى از آن، خواهد رسید. 


حکمت 387 

شناخت خوبى‏ها و بدى‏ها 

(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: خیرى که در پى آن آتش باشد، خیر نخواهد بود، و شرّى که در پى آن بهشت است شرّ نخواهد بود، و هر نعمتى بى‏بهشت ناچیز است، و هر بلایى بى‏جهنّم، عافیّت است. 


حکمت 388 

فقر زدایى و سلامت 

(اقتصادى، بهداشتى) و درود خدا بر او، فرمود: آگاه باشید که فقر نوعى بلا است. و سخت‏تر از تنگدستى بیمارى تن و سخت تر از بیمارى تن، بیمارى قلب است، آگاه باشید که همانا عامل تندرستى تن، تقواى دل است.


حکمت 389 

ضرورت عمل گرایى 

(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که کردارش او را به جایى نرساند، بزرگى خاندانش، او را به پیش نخواهد راند. [در نقل دیگرى آمده که‏] آن کس که ارزش خویش را دست بدهد، بزرگى خاندانش او را سودى نخواهد رساند. 


حکمت 390 

برنامه ریزى صحیح در زندگى 

(اخلاقى، اجتماعى، اخلاق خانواده) و درود خدا بر او، فرمود: مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند، زمانى براى نیایش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تأمین هزینه زندگى، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هایى که حلال و مایه زیبایى است. خردمند را نشاید جز آن که در پى سه چیز حرکت کند: کسب حلال براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت‏هاى حلال. 


حکمت 391 

ضرورت ترک حرام و غفلت زدگى 

(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: از حرام دنیا چشم پوش، تا خدا زشتى‏هاى آن را به تو نمایاند، و غافل مباش که لحظه‏اى از تو غفلت نشود. 


حکمت 392 

راه شناخت انسان‏ها (سخن گفتن) 

(علمى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است. 


حکمت 393 

روش برخورد با دنیا 

(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: از دنیا آن مقدار که به تو مى‏رسد، بردار، و از آنچه پشت کند، روى گردان، و اگر نتوانى، در جستجوى دنیا نیکو تلاش کن. (و از خداوند اندازه آن در نگذر). 


حکمت 394 

ارزش سخن 

(علمى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: بسا سخن که از حمله مسلّحانه کارگرتر است. 


حکمت 395 

ارزش قناعت 

(اقتصادى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: هر مقدار که قناعت کنى کافى است. 


حکمت 396 

راه خوب زیستن 

(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: مرگ بهتر از تن به ذلّت دادن و به اندک ساختن بهتر از دست نیاز به سوى مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جاى خویش چیزى ندهند. با حرکت و تلاش نیز نخواهند داد، روزگار دو روز است، روزى به سود تو، و روزى به زیان تو است، پس آنگاه که به سود تو است به خوشگذرانى و سرکشى روى نیاور، و آنگاه که به زیان تو است شکیبا باش، 


حکمت 397 

عطر خوب 

(تجمّل و زیبایى، بهداشتى) و درود خدا بر او، فرمود: چه خوب است عطر مشک، تحمّل آن سبک و آسان، و بوى آن خوش و عطر آگین است. 


حکمت 398 

ترک غرور و یاد مرگ 

(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشى را کنار بگذار، تکبّر و خود بزرگ بینى را رها کن، به یاد مرگ باش. 


حکمت 399 

حقوق متقابل پدر و فرزند 

(اخلاقى، حقوقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّى است. حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت کند، و حق فرزند بر پدر آن که نام نیکو

بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند، و او را قرآن بیاموزد«». 


حکمت 400 

شناخت واقعیّت‏ها و خرافات 

(علمى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: چشم زخم حقیقت دارد، استفاده از نیروهاى مرموز طبیعت حقیقت دارد، سحر و جادو وجود دارد«»، و فال نیک راست است، و رویداد بد را بد شگون دانستن، درست نیست، بوى خوش درمان و نشاط آور، عسل درمان کننده و نشاط آور، سوارى بهبودى آور، و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است.


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد