رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

حکمت 170ضرورت ترک گناه (اخلاقى) ...

حکمت 170ضرورت ترک گناه (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود : ترک گناه آسان تر از در خواست توبه است.

حکمت 169آینده نگرى (اخلاقى، اعتقادى) ...

حکمت 169آینده نگرى (اخلاقى، اعتقادى)


و درود خدا بر او ، فرمود : صبحگاهان براى آن که دو چشم بینا دارد روشن است.

حکمت 168توجه به فناپذیرى دنیا (اخلاقى) ...

حکمت 168توجه به فناپذیرى دنیا (اخلاقى)


و درود خدا بر او فرمود : آخرت نزدیک ، و زمانِ ماندن در دنیا اندک است.


حکمت 167 خودپسندى و محرومیت ها (اخلاقى) ...

حکمت 167 خودپسندى و محرومیت ها (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود : خود پسندى مانع فزونى است.


حکمت 166پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران(اخلاقى، اجتماعى) ...

حکمت 166پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران(اخلاقى، اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : مرد را سرزنش نکنند که چرا حقّش را با تأخیر مى گیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه حقش نیست بگیرد.(33)


حکمت 165پرهیز از نافرمانى خدا (اخلاقى، اعتقادى) ...

حکمت 165پرهیز از نافرمانى خدا (اخلاقى، اعتقادى)


و درود خدا بر او، فرمود : هیچ اطاعتى از مخلوق ، در نافرمانى پروردگار نیست!.


حکمت 164 روش برخورد با متجاوزان(اخلاقى،سیاسى، اجتماعى) ...

حکمت 164 روش برخورد با متجاوزان(اخلاقى،سیاسى، اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : رعایت حق کسى که او حقش را محترم نمى شمارد نوعى بردگى است.


حکمت 163فقر و نابودى (اقتصادى) ...

حکمت 163فقر و نابودى (اقتصادى)


و درود خدا بر او ، فرمود : فقر مرگ بزرگ است!

حکمت 162ضرورت رازدارى (اخلاقى، سیاسى) ...

حکمت 162ضرورت رازدارى (اخلاقى، سیاسى)


و درود خدا بر او ، فرمود : آن کس که راز خود را پنهان دارد ، اختیار آن در دست اوست.


حکمت 161 ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى(اخلاقى،سیاسى،اجتماعى) ...

حکمت 161 ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى(اخلاقى،سیاسى،اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : هر کس خود رأى شد به هلاکت رسید، و هر کس با دیگران مشورت کرد ، در عقل هاى آنان شریک شد.


حکمت 160قدرت و زورگویى (اخلاقى، سیاسى) ...

حکمت 160قدرت و زورگویى (اخلاقى، سیاسى)


و درود خدا بر او ، فرمود : هر کس قدرت به دست آورد ، زورگویى دارد.

حکمت 159پرهیز از مواضع اتهام (اخلاق اجتماعى) ...

حکمت 159پرهیز از مواضع اتهام (اخلاق اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : کسى که خود را در جایگاه تهمت قرار داد ، نباید جز خود را نکوهش کند!.

حکمت 158روش برخورد با دوستان بد (اخلاق اجتماعى) ...

حکمت 158روش برخورد با دوستان بد (اخلاق اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : برادرت را با احسانى که در حق او مى کنى سرزنش کن ، و شر او را با بخشش بازگردان.


حکمت 157 فراهم بودن راه هاى هدایت(اخلاقى، اقتصادى) ...

حکمت 157 فراهم بودن راه هاى هدایت(اخلاقى، اقتصادى)


و درود خدا بر او ، فرمود : اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند ، اگر هدایت مى طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید ، حق را به گوشتان خواندند.


حکمت 156ضرورت خداشناسى و اطاعت(اخلاقى،عبادی، اجتماعى) ...

حکمت 156ضرورت خداشناسى و اطاعت(اخلاقى،عبادی، اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : خداى را اطاعت کنید که در نشناختن پروردگار عذرى ندارید.

حکمت 155 ضرورت پایبندى به عهد و پیمان (اخلاق اجتماعى) ...

حکمت 155 ضرورت پایبندى به عهد و پیمان (اخلاق اجتماعى)


و درود خدا بر او ، فرمود : عهد و پیمان ها را پاس دارید به خصوص با وفاداران.


حکمت 154اهمیت نیت ها (اخلاقى، سیاسى) ...

حکمت 154اهمیت نیت ها (اخلاقى، سیاسى)


و درود خدا بر او ، فرمود : آن کس که از کار مردمى خشنود باشد ، چونان کسى است که همراه آنان بوده و هر کس که به باطلى روى آورد ، دو گناه بر عهده او باشد: گناه کردار باطل ، و گناه خشنودى به کار باطل.

حکمت 153صبر و پیروزی (اخلاقى، سیاسى) ...

حکمت 153صبر و پیروزی (اخلاقى، سیاسى)


و درود خدا بر او ، فرمود: انسان شکیبا ، پیروزى را از دست نمى دهد ، هر چند زمان آن طولانى شود .


حکمت 152توجه به فنا پذیرى (اخلاقى) ...

حکمت 152توجه به فنا پذیرى (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود : آنچه روى مى آورد ، باز مى گردد؛ وچیزى که بازگردد ، گویى هرگز نبوده است!


حکمت 151ضرورت آینده نگرى (اخلاقى) ...

حکمت 151ضرورت آینده نگرى (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود : هر کس را پایانى است ؛ تلخ یا شیرین.

حکمت 150ضد ارزش ها و هشدارها (اخلاقى،اجتماعى،سیاسى) ...

حکمت 150ضد ارزش ها و هشدارها (اخلاقى،اجتماعى،سیاسى)


و درود خدا بر او ، فرمود : (مردى از امام درخواست اندرز کرد.)

از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى اندازد، در دنیا چونان زاهدان سخن مى گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است ، اگر (32) نعمت ها به او برسد سیر نمى شود ، و در محرومیت قناعت ندارد ، از آنچه به او رسید شکرگزار نیست و از آنچه مانده ، زیاده طلب است.

دیگران را پرهیز مى دهد اما خود پروا ندارد ، به فرمانبردارى امر مى کند اما خود فرمان نمى برد ، نیکوکاران را دوست دارد ، اما رفتارشان را ندارد ، گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است ، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد ، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشارى دارد، اگر بیمار شود پشیمان مى شود ، و اگر مصیبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند ؛ اگر به گشایش ، دست یافت مغرورانه از خدا روى بر مى گرداند ، نفس به نیروى گُمان ناروا بر او چیرگى دارد ، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمى گردد.

براى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران ، و بیش ار [چه که عمل کرده امیدوار است . اگر بى نیاز گردد مست و مغرور شود ، و اگر تهى دست گردد ، مأیوس و سْست شود ، چون کار کند در آن کوتاهى ورزد ، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید ، چون در برابر شهوت قرار گیردگناه را برگزیده ، توبه را به تأخیر اندازد ، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزیند ، عبرت آموزى را طرح مى کند اما خود عبرت نمى گیرد ، در پند دادن مبالغه مى کند اما خود پند پذیر نمى باشد.

سخن بسیار مى گوید ، اما کردار خوب او اندک است ! براى دنیاى زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براى آخرت جاویدان آسان مى گذرد؛ سود را زیان و زیان را سود مى پندارد ، از مرگ هراسناک است اما فرصت را از دست مى دهد ، گناه دیگران را بزرگ مى شمارد، اما گناهان بزرگ خود را کوچک مى پندارد، طاعت خود را ریاکارانه بر خورد مى کند ، خوشگذرانى با سرمایه داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد ، به نفع خود بر زیان دیگران حکم مى کند اما هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد.


موفق باشید ... 

حکمت 149ضرورت خود شناسى (اخلاقى)

حکمت 149ضرورت خود شناسى (اخلاقى) :


و درود خدا بر او ، فرمود : نابود شد کسى که ارزش خود را ندانست.

حکمت 148تنقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى) (اخلاقى، علمى) ...

حکمت 148تنقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى) (اخلاقى، علمى)


و درود خدا بر او ، فرمود : انسان زیر زبان خود پنهان است .

حکمت 147 (عملی، اخلاقى، اعتقادى)...

حکمت 147 (عملی، اخلاقى، اعتقادى)


و درود خدا بر او ، فرمود : (کمیل بن زیاد مى گوید: امام دست مرا گرفت و به سوى قبرستان کوفه برد، آنگاه آه پْر دردى کشید و فرمود )

اى کمیل بن زیاد ! این قلب ها بسان ظرفهایى هستند ، که بهترین آن ها ، فراگیرترین آن هاست، پس آنچه را مى گویم نگاهدار:

1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)

مردم سه دسته اند ، دانشمند الهى ، و آموزنده اى بر راه رستگارى ، و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و همیشه سرگردان ، که به دنبال هر سر و صدایى مى روند. و با وزش هر بادى حرکت مى کنند؛ نه از روشنایى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .

2ـ ارزش هاى والاى دانش

اى کمیل: دانش بهتر از مال است . زیرا علم ، نگهبان تو است ، ولى تو باید از مال خویش نگهدارى کنی؛ مال با بخشیدن کم مى شود اما علم با بخشش فزونى گیرد ؛ و مقام و شخصیتى که با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.

اى کمیل بن زیاد! شناخت علم راستین ( علم الهى آیینى است که با آن پاداش داده مى شود و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى کند ، و پس از مرگ ، نام نیکو به یادگار گذارد . دانش . فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.

3ـ ارزش دانشمندان

اى کمیل!ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ، اما دانشمندان تا دنیا بر قرار است زنده اند ، بدن هایشان گرچه در زمین پنهان اما یاد آنان در دل ها همیشه زنده است.

4ـ اقسام دانش پژوهان

بدان که در اینجا (اشاره به سینه مبارک کرد) دانش فراوانى انباشته است، اى کاش کسانى را مى یافتم که مى توانستند آن را بیاموزند ؟ آرى تیزهوشانى مى یابم اما مورد اعتماد نمى باشند . دین را وسیله دنیا قرار داده ، و با نعمت هاى خدا بر بندگان ، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند . یا گروهى که تسلیم حاملان حق مى باشند اما ژرف انیشیِ لازم را در شناخت حقیقت ندارند، که با اولین شبهه اى ، شک و تردید در دلشان ریشه مى زند؛ پس نه آنها ، و نه اینها ، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند. یا فرد دیگرى که سخت در پى لذت بوده ، و اختیار خود را به شهوت داده است، یا آن که در ثروت اندوزى حرص مى ورزد ، هیچ کدام از آنان نمى توانند از دین پاسدارى کنند، و بیشتر به چهارپایان چرنده شباهت دارند، و چنین است که دانش با مرگ دارندگان دانش مى میرد.

5ـ ویژگى هاى رهبران الهی

آرى ! خداوندا! زمین هیچ گاه از حجت الهى خالى نیست، که براى خدا با برهان روشن قیام کند، یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان ، تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هایش از میان نرود. تعدادشان چقدر؟ و در کجا هستند؟ به خدا سوگند ! که تعدادشان اندک ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ، که خدا به وسیله آنان حجت ها و نشان هاى خود را نگاه مى دارد، تا به کسانى که همانندشان هستند بسپارد ، و در دل هاى آن بکارد، آنان که دانش ، نور حقیقت بینى را بر قلبشان تابیده ، و روح یقین را در یافته اند ، که آنچه را خوشگذران ها دشوار مى شمارند ، آسان گرفتند، و آن چه که ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند . در دنیا با بدن هایى زندگى مى کنند، که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا در زمین، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم! کمیل! هرگاه خواستى بازگرد.


حکمت 146ارزش دعا ، صدقه و زکات دادن(اخلاقى، اقتصادى)...

حکمت 146ارزش دعا ، صدقه و زکات دادن(اخلاقى، اقتصادى)


و درود خدا بر او ، فرمود : ایمان خود را با صدقه دادن ، و اموالتان را با زکات دادن نگاهدارید، و امواج بلا را با دعا از خود برانید.


حکمت 145عبادتهاى بى حاصل (اخلاقى،معنوی،عبادى)...

حکمت 145عبادتهاى بى حاصل (اخلاقى،معنوی،عبادى)


درود خدا بر او ، فرمود : بسا روزه دارى که بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ، و بسا شب زنده دارى که از شب زنده دارى چیزى جز رنج و بى خوابى به دست نیاورد ! خوشا خواب زیرکان، و افطارشان!


حکمت 144تناسب بردبارى با مصیبتها (اخلاقى، معنوى) ...

حکمت 144تناسب بردبارى با مصیبتها (اخلاقى، معنوى)
درود خدا بر او ، فرمود : صبر با اندازة مصیبت فرود آید ، و آن که در مصیبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.

حکمت 143غمها و پیرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى) ...

حکمت 143غمها و پیرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى)


درود خدا بر او ، فرمود : اندوه خوردن ، نیمى از پیرى است.

حکمت 142دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى) ...

حکمت 142دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى)


درود خدا بر او ، فرمود : دوستى کردن نیمى از خردمندى است.


حکمت 141 راه آسایش (اجتماعى، اقتصادى) ...

حکمت 141 راه آسایش (اجتماعى، اقتصادى)


درود خدا بر او ، فرمود : اندک بودن تعداد زن و فرزند یکى از دو آسایش است.


حکمت 140قناعت و بى نیازى (اقتصادى)...

حکمت 140قناعت و بى نیازى (اقتصادى) 


درود خدا بر او ، فرمود : آن که میانه روى کند تهیدست نخواهد شد.

حکمت 139تناسب امداد الهى با نیازها (اعتقادى) ...

حکمت 139تناسب امداد الهى با نیازها (اعتقادى)


درود خدا بر او ، فرمود : کمک الهى به اندازه نیاز فرود مى آید.

حکمت 138نقش پاداش الهى در انفاق (اخلاقى، اعتقادى)...

حکمت 138نقش پاداش الهى در انفاق (اخلاقى، اعتقادى)


درود خدا بر او ، فرمود : آن که پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.


حکمت 137صدقه را نزول روزى(اخلاقى، اقتصادى) ...

حکمت 137صدقه را نزول روزى(اخلاقى، اقتصادى)


درود خدا بر او ، فرمود : آن که پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.


حکمت 136فلسفة احکام الهى (اخلاقى، معنوى)

حکمت 136فلسفة احکام الهى (اخلاقى، معنوى)

درود خدا بر او فرمود : نماز موجب نزدیکى هر پارسایى به خداست ، و حج جهاد هر ناتوان است . هر چیزى زکاتى دارد ، و زکات تن ، روزه و جهاد زن ، نیکو شوهر دارى است.


حکمت 135چهار ارزش برتر (اخلاقى) ...

حکمت 135چهار ارزش برتر (اخلاقى)


درود خدا بر او ، فرمود : کسى را که چهار چیز دادند ، از چهار چیز محروم نباشد : با دعا از اجابت کردن ، با توبه از پذیرفته شدن ، با استغفار از آمرزش گناه ، با شکرگزارى از فزونى نعمت ها .


حکمت 134حقوق دوستان(اخلاقى، اجتماعى) ...

حکمت 134حقوق دوستان(اخلاقى، اجتماعى)


درود خدا بر او ، فرمود : دوست ، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد : در روزگار گرفتارى ، آن هنگام که حضور ندارد ، و پس از مرگ.


حکمت 133 اقسام مردم و دنیا (اخلاقى) ...

حکمت 133اقسام مردم و دنیا (اخلاقى)

درود خدا بر او ، فرمود : دنیا گذرگاه عبور است ، نه جاى ماندن ؛ و مردم در آن دو دسته اند : یکى آن که خود را فروخت و به تباهى کشاند ، و دیگرى آن که خود را خرید و آزاد کرد.




حکمت صد و سی و دو نهج البلاغه . . .

حکمت 132ضرورت یاد مرگ (اخلاقى) : 

درود خدا بر او ، فرمود : خدا را فرشته ایست که هر روز بانگ مى زند : بزایید براى مردن ، و فراهم آورید نابود شدن ، و بسازید براى ویران گشتن.


موفق باشید . . . 

حکت صد و سی و یک نهج البلاغه . . .

حکمت 131 توبیخ الذّام لِلدّْنیا(اخلاقى، اجتماعى)
درود خدا بر او :شنید مردى دنیا را نکوهش مى کند.
فرمود : 1ـ توبیخ نکوهش کننده دنیا: اى نکوهش کنندة دنیا ، که به غرور دنیا مغرورى و با باطل هاى ان فریب خوردی! خود فریفته دنیایى و آن را نکوهش مى کنى ؟ آیا تو در دنیا جرمى مرتکب شده اى ؟ یا دنیا به تو جرم کرده است ؟ کى دنیا تو را سرگردان کرد ؟ و در چه زمانى تو را فریب داد ؟ آیا با گورهاى پدرانت که پوسیده اند ؟ (تو را فریب داد) یا آرامگاه مادرانت که در زیر خاک آرمیده اند؟ آیا با دو دست خویش بیماران را درمان کرده ای؟ و آنان را پرستارى کرده در بسترشان خوابانده اى ؟ در خواست شفاى آنان را کدره و از طبیبان داروى آن را ها تقاضا کرده اى ؟ د ران صبحگاهان که داروى تو به حال آنان سودى نداشت ، و گریه تو فایده نکرد ، و ترس تو آنان را سودى نرساند ، و آنچه مى خواستى به دست نیاوردى ، و با نیروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور کنى . دنیا براى تو حال آنان را مثال زد ، و با گورهایشان ، گور خودت را به رْخ تو کشید.
2ـ خوبیها و زیبائیهاى دنیا: همانا دنیا سراى راستى براى راست گویان ، و خانة تندرستى براى دنیا شناسان ، و خانه بى نیازى براى توشه گیران ، و خانه پند ، براى پند آموزان است . دنیا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگان الهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جایگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آوردند. و بهشت را سود بردند. چه کسى دنیا را نکوهش مى کند ؟ و حال آن که دنیا جدا شدنشرا اعلام داشته و فریاد زد که ماندگار نیست، و از نابودى خود و اهلش خبر داده است ؟ با بلاى خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانى خود آنان را به شادمانى رساند . در آغاز شب به سلامت گذشت ، اما در صبحگاهان با مصیبتى جانکاه بازگشت ، تا مشتاق کند ، و تهدید نماید، و بترساند ، و هشدار دهد . پس مردمى در بامداد با پشیمانى ، دنیا را نکوهش کنند، و مردمى دیگر در روز قیامت آن را مى ستایند ، دنیا حقائق را به یادشان آورد ، یادآور آن شدند ، از رویدادها برایشان حکایت کرد ، او را تصدیق کردند و اندرزشان داد ، پند پذیرفتند.

توجه به فنا پذیرى دنیا (اخلاقى، معنوى) ...

حکمت 130توجه به فنا پذیرى دنیا (اخلاقى، معنوى) :

درود خدا بر او ، فرمود : ( امام [علیه السلام] وقتى از جنگ صفین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان کرد .) فرمود :

اى ساکنان خانه هاى وحشت زا ، و محله هاى خالى و گورهاى تاریک ، اى خفتگان در خاک ، اى غریبان ، اى تنها شدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پیش از ما رفتید و ما در پى شما روانیم ، و به شما خواهیم رسید. اما خانه هایتان ! دیگران در آن سکونت گزیدند ؛ و اما زنانتان ! با دیگران ازدواج کردند؛ و اما اموال شما ! در میان دیگران تقسیم شد ! این خبرى است که ما داریم ، حال شما چه خبر دارید ؟ ( سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود : ) بدانید که اگر اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند که ، بهتین توشه ، تقوا است.


موفق باشید . . . 

حکت صد وبیست و نه نهج البللاغه . . .

حکمت 129تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت (علمى، بهداشتى)


درود خدا بر او ، فرمود : بزرگى پروردگار در جانت ، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند .


موفق باشید . . . 


حکت صد وبیست و نه نهج البللاغه . . .

حکمت 129تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت (علمى، بهداشتى)


درود خدا بر او ، فرمود : بزرگى پروردگار در جانت ، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند .


موفق باشید . . . 


حکمت صد و بیست و هشت نهج البلاغه . . .

حکمت 128تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت (علمى، بهداشتى) : 

درود خدا بر او ، فرمود : در آغاز سرما خود را بپوشانید ، و در پایانش آن را در یابید ، زیرا با بدن ها همان مى کند که با برگ درختان خواهد کرد : آغازش مى سوزاند ، و پایانش مى رویاند . 


موفق باشید . . . 


حکت صد وبیست و هفتم نهج البلاغه . . .

حکمت 127نکوهش از سستى در عمل (اخلاقى)

درود خدا بر او ، فرمود : آن کس که در عمل کوتاهى کند ، دچار اندوه گردد ، و آن را که از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نیاز نیست.


موفق باشید . . . 

حکمت صد و بیست و ششم نهج البلاغه . . .

حکمت 126شگفتى ضد ارزش ها (اخلاقى،اجتماعى،اعتقادى)

درود خدا بر او ، فرمود : در شگفتم از بخیل : به سوى فقرى مى شتابد که از آن مى گریزد ، و سرمایه اى را از دست مى دهد که براى آن تلاش مى کند در دنیا چون تهیدستان زندگى مى کند ، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه مى شود . و در شگفتم از متکبرى که دیروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گندیده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را مى نگرد و در وجود خدا تردید دارد! و در شگفتم از آن کس که مردگان را مى بیند و مرگ را از یاد برده است ، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار مى کند در حالى که پیدایش آغازین را مى نگرد و در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنى ، را آباد مى کند اما جایگاه همیشگى را از یاد برده است.


موفق باشید ...