ویژگى هاى نماز جمعه
نماز جمعه در اسلام، از اهمیّت و ویژگى هاى فراوانى برخوردار است که توجه خوانندگان محترم را به برخى از آنها جلب مى نمایم:
1 ـ نماز جمعه باید به جماعت خوانده شود و با کمتر از پنج نفر نمى توان نماز جمعه اقامه کرد.
13 ـ مستحب است خطیب جمعه در زمستان و تابستان عمامه بر سر نهد و تمیزترین لباس ها را بپوشد، عطر بزند و با آرامش و وقار حرکت کند.
زمانى که در شب معراج مرا به طرف آسمان حرکت دادند، در زیر عرش هفتاد شهر مانند شهرهاى شما را دیدم که فرشتگان بال هاى خود را گسترده، تسبیح و تهلیل خداى کرده و مى گفتند: بار خدایا کسانى را که در نماز جمعه حاضر مى شوند بیامرز، بار خدایا کسانى را که روز جمعه غسل مى کنند ببخشاى.
هیچ یک از شما روز پنجشنبه دارو نخورید! گفته شد اى امیر مؤمنان چرا ؟ حضرت فرمود: براى این که ضعف و سستى ناشى از مصرف دارو، مانع شرکت در نماز جمعه نشود.
«إذا نَعَسَ أحدُکم فی المسجدِ یومَ الجمعةِ فلْیتحوّلْ من مجلسِهِ إلى غیرِه».
«اگر یکى از شما روز جمعه در مسجد چرت زد، پس جاى خود را با دیگرى عوض کند، تا این تغییر مکان مانع خواب رفتن نمازگزار شود.»
سئل الرّضا(علیه السلام) فَلِمَ جُعلت الخُطبةُ ؟ قال: «لأنّ الجمعةَ مَشْهَدٌ عامٌّ فأرادَ أن یکونَ للإمام سببٌ لِمَوْعِظَتِهِم وترغیبهِم فی الطَّاعَةِ، وترهیبِهِم عَنِ المعصیةِ، وتوقیفِهِم على ما أرادَ مِنْ مصلحةِ دینِهم و دنیاهُم، ویُخْبرَهم بما وَرَدَ علیهِم مِنَ الآفاقِ وَمِنَ الأهوالِ التّی لهم فیها المَضرّةُ والمنفعةُ».
از على بن موسى الرضا(علیه السلام) پرسیدند: چرا براى نماز جمعه خطبه قرار داده شده ؟ فرمود:
براى اینکه جمعه، روز اجتماع عمومى است و این خود وسیله اى است تا امام، مردم را موعظه کند و به اطاعت خداوند تشویق نماید و آنان را از معصیت و گناه و نافرمانى خدا بترساند و مردم را نسبت به مصالح دین و دنیایشان آگاه سازد، و رویدادهایى که در دوردست ترین نقاط جهان واقع مى شود را به مردم خبر دهد و جریانات و حوادثى که سود و زیان مسلمانان در آن است را به اطلاع آنان برساند.
«مَن ترکَ ثلاثَ جُمَعِ تَهاوُناً بها طَبَعَ اللهُ على قَلبِهِ».
از این رو مسلمانان همه هفته مصالح و مفاسد و مشکلات جامعه اسلامىرا مستقیم و بدون واسطه از زبان مسئولان نظام مى شنوند و در نتیجه یا توجیه شده و یا براى حلّ آن چاره اندیشى مى کنند.
جمعه در لغت
... والجمعة ـ بضمّ المیم والسّکون لغتانِ ـ الیومُ المعهودُ، وإنّما سُمِّی به، لاجتماعِ الناسِ فیهِ للصّلاةِ. وقیل: لأنّهُ تعالى فَرَغَ فیه من خَلْقِ الأشیاءِ فاجتمعَتْ فیهِ المخلوقاتُ وقیل: أوّلُ مَن سمّاهُ بهِ کعبُ بنُ لؤیٍّ، وکان یقال له: العروبة.
چرا جُمْعه را جمعه نامیدند ؟
عَنْ أبى حمزه، عن أبى جعفر(علیه السلام) قال: قال له رجلٌ: کیفَ سُمِّیَت الجمعةُ؟ قال: «إنّ اللهَ عزّوجلّ جَمَعَ فیها خلقَهُ لِوِلایةِ محمّد ووصیِّهِ فی المیثاقِ، فسمّاه: یومَ الجمعةِ لجمعهِ فیهِ خَلْقَهُ».
ابى حمزه گوید: مردى به امام باقر(علیه السلام) گفت: چگونه جمعه نامگذارى شد ؟ فرمود: همانا خداوند عزّوجل در روز جمعه، آفریدگان خود را براى پیمان با محمد(صلى الله علیه وآله) و جانشین او ـ یعنى على(علیه السلام)گرد آورد. پس به دلیل گرد آمدن و اجتماع آفریدگان خویش، آن روز را جمعه نامید.
همچنین امام صادق(علیه السلام) فرمود: جمعه، جمعه نامیده شد براى اینکه خداوند ـ در این روز ـ کار پیامبر(صلى الله علیه وآله) را سامان داد.
ابى هریره به نقل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) گفت: از آن حضرت پرسیدند ـ براى چه این روز «جمعه» نامیده شد ؟ فرمود: براى این که در آن روز، گِل وجود پدرت آدم سرشته شد، و نیز بیهوشى ـ مردم بر اثر صیحه آسمانى ـ و رستاخیز و روز سخت گیرى در چنین روزى است و در پایان سه ساعت از آن، ساعتى است که اگر کسى خدا را در آن ساعت بخواند، مستجاب مى شود.
نام هاى دیگر جمعه
از علما منقول است که جمعه ده نام دارد:
«یوم المَوْلود» به جهت تولد حضرت رسالت(صلى الله علیه وآله) در آن، و «یوم الفَضْل» و «یوم البرکة» و «یوم الرحمة» و «یوم الإجابة» و «یوم العِید» و «یوم العتیق» و «یوم العروبة» و «یوم الکَرامة» و «یوم الجُمعة».
جمعه در تاریخ
على(علیه السلام) فرمود: همراه با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودیم، مردى آمد و گفت: اى رسول خدا پدر و مادرم فداى شما باد به من بگو چگونهروز یکشنبه را، یوم الاحد نامیدند ؟ تا این که گفت: پدر و مادرم فداى شما اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از روز جمعه و نامگذارى آن به من خبر دهید. پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله)گریست و فرمود: از روز جمعه از من پرسیدى ؟ گفت: آرى
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: فرشتگان در آسمانها، آن را یوم المزید نامند.
روز جمعه روزى است که خداوند آدم را آفرید،
روز جمعه روزى است که مریم، عیسى، ـ على نبینا و آله وعلیه السلام را حامله گردید و روز جمعه روزى است که در آن روح الامین فرود آمد
امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود
«یُخرُجُ قائمُنا اَهْلَ البیتِ یومَ الجُمُعةِ، وتَقُومُ القیامَةُ یَوْمَ الجُمُعةِ».
قائم ما اهل بیت روز جمعه ظهور نماید، و قیامت نیز روز جمعه به پا مى شود.
جمعه برترین روز
عن النبى(صلى الله علیه وآله) أنّه قال: «خیرُ الأیّامِ یومُ الجمعةِ».
«سیّدُ الأیّامِ عندَ اللهِ یومُ الجمعةِ، أعظمُ مِنْ یَوْمِ النّحرِ والفِطْرِ...».
سیّد و آقاى روزها نزد خداوند: روز جمعه است، از روز عید قربان و فطر برتر است...
«خَیْرُ یَوْم طَلَعَتْ علیهِ الشّمْسُ یَومُ الجمعةِ...».
«إنّ اللهَ اختارَ من الأیّامِ الجمعةَ، ومِنَ الشهورِ شهرَ رَمَضانَ، ومِنَ اللّیالی لیلةَ القدرِ...».
جمعه عید مسلمانان
عن جابر عن أبى جعفر(علیه السلام) أنّه قال: «قالَ النّبیُّ(صلى الله علیه وآله): إنّ جبرئیلَ أتانی بمرآة فی وَسَطِها کالنُکتةِ السّوداءِ، فقلت له: یا جبرئیلُ ما هذه؟ قال: هذه الجمعةُ، قال: قلتُ: وما الجمعةُ؟ قال: لکم فیها خیرٌ کثیرٌ. قال: قلت و ما الخیرُ الکثیرُ؟ قال: تکون لک عیداً ولاُمّتِک من بعدِک إلى یومِ القیامةِ...».
و همان روزى است که در آن براى تو و پیروان تو خیر فراوان نهفته است. یهود و نصارى مى خواستند این روز از آن آنها باشد، لیکن خداوند عطایشان ننمود.
«إنّ هذا یومُ عید جَعَلَهُ اللهُ عِیداً للنّاسِ...».
جمعه حج نیازمندان
قال النبى(صلى الله علیه وآله): «الجمعةُ حجُّ المساکینَ».
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: جمعه حج مسکینان است. و در حدیثى دیگر فرمود: «الجمعةُ حَجُّ الفقراءِ»....جمعه حج فقیران و نیازمندان است.
«المسلمُ یومَ الجمعةِ محْرمٌ، فإن صلّى الجمعةَ فقد أحَلَّ، فَإن جَلَسَ إلى أن یُصلِّیَ العصرَ کان کمن أتى بحجّةِ وعُمرة».
و یا در حدیثى دیگر آن حضرت فرمود
«مَنْ صلّى الجمعةَ کُتبتْ له حجّةٌ متقبّلةٌ، فإنْ صلّى العصرَ کانت له عُمرةٌ».
نماز جمعه نزد من از حج اختیارى و مستحبّى محبوب تر است.
جمعه روز بخشش گناهان
روز جمعه روز آمرزش است از یک سو مسلمانان به خاطر روز جمعه مورد مغفرت خدا قرار مى گیرند و از سوى دیگر به دلیل شرکت در نماز جمعه.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: خداوند هیچ مسلمانى را روز جمعه رها نکند مگر آن که او را ببخشاید.
«الجُمُعَةُ إلَى الجُمُعةِ کَفّارَةُ ما بَیْنَهُما ما لم تُغْشَ الْکَبائرُ».
«... ما مِنْ مؤمن مشى بقدمَیْهِ إلى الجُمُعةِ، إلاّ خَفّفَ اللهُ علیهِ أهوالَ یومِ القیامةِ بَعْدَ ما یخطِبُ الإمامُ، وهی ساعةٌ یرحمُ اللهُ فیها المؤمنینَ والمؤمناتِ».
و آن ساعتى است که در آن خداوند مردان و زنان با ایمان را مشمول رحمت خود قرار مى دهد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:«مَنْ أتَى الجمعةَ إیماناً واحتساباً استَأنفَ العملَ».
استأنف العمل، کنایه از آن است که خداوند گناهان گذشته او را بخشیده و کارها را از نو آغار نماید.
جمعه روز امنیت و آرامش
عن جعفر بن محمد عن أبیه عن جّده على بن الحسین، عن أبیه، عن على(علیه السلام)قال: قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): «إذا کان یومُ الجمعةِ نادَتِ الطّیرُ الطّیرَ، والوَحْشُ الوَحْشَ، والسِّباعُ السِّباعَ: سلامٌ علیکم هذا یومٌ صَالحٌ».
هنگامى که روز جمعه فرا مى رسد، پرنده، پرنده را، حیوان بیابانى، حیوان بیابانى و وحشى را، درنده، درنده را ندا داده « گویند » درود و سلام بر شما باد، امروز، روز نیکى است.
«إذا کانَ یومُ الجمعةِ، نَادَتِ الطیرُ الطیرَ، والوحشُ الوحشَ، والسّباعُ السّباعَ، سلامٌ علیکم هذا یومُ الجمعةِ».
آن گاه که روز جمعه فرا رسد، پرنده، پرنده را، حیوان بیابانى وحشى، حیوان بیابانى را، درنده، درنده را ندا دهد درود بر شما، امروز روز جمعه است.
«.... ولْیتهیّأْ للجمعةِ، ولْیکنْ علیه فی ذلک الیوم السَّکِینةُ والوقارُ...».
جمعه و ارزش هاى مضاعف
عن محمدبن على(علیهما السلام) أنه قال:
«الأَعمالُ تُضاعَفُ یومَ الجمعةِ فأَکثِروا فیها (فیه) من الصلاةِ والصَّدقةِ والدعاءِ».
امام جواد(علیه السلام) فرمود
کارها روز جمعه دو برابر مى شود ـ یعنى پاداشى دو برابر دارد ـ پس در این روز زیاد نماز بگزارید، و صدقه دهید و دعا کنید.
امام باقر(علیه السلام) فرمود: خوبى و بدى روز جمعه دو برابرمى شود.
«الصَّدَقةُ یومَ الجمعةِ تُضاعَفُ، ولَیلةَ الجمعةِ تُضاعَفُ، وما مِنْ یوم کیومِ الجمعةِ، وما لیلةٌ کلیلةِ الجمعةِ، یومُها أزهرُ، ولیلتُها غرّاءُ».
صدقه شب و روز جمعه دو برابر مى شود، و هیچروزى مثل روز جمعه، و هیچ شبى مثل شبجمعه نیست، روزش روشن و درخشان و شبش فروزان است.
نیکى ها و خوبى ها روز جمعه دو برابر مى شود.
جمعه و نظافت
هشام بن حکم گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«لِیَتَزَیَّنْ أحدُکُمْ یومَ الجمعةِ، یَغتسلْ وَیتَطیَّبْ ویُسَرِّحْ لِحیتَهُ ویَلبسْ أنظفَ ثِیابِهِ، ولْیتهیّأ للجمعةِ...».
باید هر یک از شما روز جمعه خویش را زینت نموده، غسل کند، عطر بزند، و ریش خود را شانه کند، و پاکیزه ترین لباس هایش را بپوشد و براى نماز جمعه آماده شود.
امام صادق(علیه السلام) در معناى فرموده خداوند بلند مرتبه که فرمود: }خُذوازینَتکم عندکلِّ مسجد{ فرمود: فی العیدین والجمعةِ».
عن أبى عبدالله(علیه السلام) قال: «مَن أَخَذَ مِنْ شَاربِهِ وقلّم من أظفارِهِ وغسلَ رأسَهُ بالخِطْمِیِّ یومَ الجمعةِ، کان کَمَنْ أعتقَ نَسَمَةً».
همیت نماز جمعه
از مجموع روایاتى که در بخش هاى مختلف این نوشتار آمده مى توان به خوبى جایگاه والاى نماز جمعه و اهمیّت این فریضه عبادى سیاسى را دریافت به ویژه این که برخى تعبیرها بسیار مهم و تکان دهنده بوده، کمتر در رابطه با دیگر عبادات و احکام بکار رفته است.
على(علیه السلام) فرمود: سه چیز است که اگر در آن با پیشوایانتان به مخالفت برخیزید نابود مى شوید: نماز جمعه، جهاد با دشمنان، و مناسک حجّتان.
«من ترکَهَا فی حیاتی وبعدَ مماتی إلى یومِ القیامةِ، جحوداً لها و استخفافاً بحقِّها، فلا جمع الله شمله ولا بارک الله فی أمره، ألا لا صلاة له، ألا لا حَجَّ له، ألا لا صدقةَ لهُ، ألا لا برکَةَ له، إلاّ أن یتوبَ، فإنْ تابَ، تابَ اللهُ علیه».
در تعبیرى دیگر على(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود:
«ثلاثٌ لو تعلم أمّتی ما لهم فیهنَّ، لضَربوا علیهنَّ بالسِّهامِ: الأذانُ، والغُدوُّ إلى الجمعةِ، والصفُّ الأوّلُ».
1 ـ أذان 2 ـ رفتن به سوس نماز جمعه 3 ـ صف اوّل
انس بن مالک گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«لمّا أسری بی إلى السّماءِ لیلةَ المعراجِ، رأیتُ تحتَ العرشِ سبعینَ ألفَ مدینة، کلُّ مدینة کدنیاکم، وملائکةً ناشری أجنحتِهِم، یُسبِّحون اللهَ، ویهلّلونَهُ، ویقولونَ: اللهمّ اغفرْ للذینَ یحضَرونَ صلاةَ الجمعةِ، اللهم أغفرْ للذینَ یغتسلون یومَ الجمعةِ».
بار خدایا کسانى را که در نماز جمعه حضور مى یابند رحمت فرما و ببخشاى، بار خدایا آنان که غسل جمعه میکنند را ببخشاى.
این ها و تعبیرهاى دیگرى چون: آن کس که سه هفته بدون عذر شرعى نماز جمعه را ترک گوید بر قلبش مهر زنند و یا نامش را در شمار منافقان مى نویسند و... همه نشان از جایگاه رفیع و اهمیّت این نماز عبادى سیاسى دارد.
پیشینه تاریخى نماز جمعه
مسعودى (م 345 هـ . ق.) مى نویسد:
ورود رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به مدینه روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل بود پس ده سال تمام در مدینه ماند، به هنگام ورود آن حضرت در دهکده قبا بر «سعد بن خیثمه» وارد شد و مسجد قبا را بنا نمود و روزهاى دوشنبه، سه شنبه، چهار شنبه و پنج شنبه را در قبا ماندند سپس صبح روز جمعه پس از بر آمدن روز به سوى مدینه حرکت فرمود، در بین راه محلّه به محلّه گروهى از انصار مهار شتر آن حضرت را در دست گرفته از ایشان مى خواستند تا نزد آنان فرود آید، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مهار را کشیده، مى فرمود:
ابن سیرین در این زمینه گوید
پیش از آمدن رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به مدینه، انصار با یکدیگر اجتماع کرده گفتند: یهود و نصارى در هر هفته روز خاصّى داشته در آن گرد هم آیند، یهود روزهاى شنبه و نصارى روزهاى یک شنبه، براى ما نیز روزى را قرار داده، گرد هم آییم و ذکر خدا گوئیم و شکر او را به جاى آوریم سپس نزد «اسعد بن زراره» آمده و روز جمعه را که پیش از آن «یوم العروبة»نامیده مى شد به عنوان روز اجتماع مسلمانان مطرح کردند وى نیز پذیرفت و با آنان به صورت جماعت نماز گزارد و آنان را اندرز داد و آن روز جمعه نامیده شد چون روز اجتماع مسلمانان بود. سپس گوسفندى ذبح کرده، نهار و شام را با همان یک گوسفند خوردند و این اولین نماز جمعه اى بود که پیش از آمدن پیامبر به مدینه اقامه شد .
نماز جمعه در قرآن
قال الله تبارک و تعالى: }یا أیها الذین امنو إذا نُودیَ للصلاةِ مِنْ یومِ الجمعةِ فاسعوا إلى ذکرِ اللهِ وذَروا البیعَ ذلِکمخیرٌ لکم إن کنتم تعلمونَ ...
1 ـ خداوند مؤمنان را در این آیه مخاطب قرار داده و از این رهگذر آنان را احترام کرده است.
اى آن که داراى نفس مطمئنه اى، به سوى پروردگار خود برگرد در حالى که هم تو از خدا خشنودى و هم خدا از تو، پس در زمره بندگان من داخل و به بهشت وارد شو.
نکته
سوره جمعه مدنى است و یازده آیه دارد، تعداد کلمات آن یکصد و هشتاد و تعداد حروف آن هفصد و چهل و هشت حرف است در تفسیر جامع تعداد حروف آن را نهصد و بیست حرف ذکر کرده است.
داستانى شگفت انگیز
جابربن عبدالله انصارى گوید: روز جمعه با رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نماز جمعه مى خواندیم که کاروان تجارت از شام وارد شد، نمازگزاران جمعه جز هشت مرد و یک زن،نماز را رها کرده به طرف کاروان رفتند سپس این آیه نازل شد:
{وإذا رأوا تجارة أو لهوا انفضوا إلیها وترکوک قائماً قل ما عند الله خیرٌ من اللهوِ ومِنَ التِّجارةِ واللهُ خیرُ الرازقینَ .
خداوند توجه و نظر خود را دراین روز جمعه به مسجد و نماز جمعه من معطوف داشته، و اگر این گروه هشت نفر باقى نمى ماندند مدینه با اهل آن در آتش عذاب الهى مى سوختند و همچون قوم لوط، عذاب باریدن سنگ بر آنان نازل مى گشت.
روز جمعه پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در خطبه بود که «دحیة بن خلیفه کلبى» که به تجارت شام رفته بود، به مدینه رسید و در عقب او «بنى خزرج» و از پس ایشان «زید بن متاب» نیز در رسیدند و هر نوبت که «دحیه» به مدینه آمدى، اکثر انواع طعام از گندم و جو و آرد و برنج و و زیت و غیره بیاوردى و در «احجار الزیت» که موضعى بود در بازار مدینه فرود آمدى و آنجا آغاز طبل زدن کردندى تا مردم خبردار شده به خریدن امتعه او توجه نمایند و هرگاه که اهل مدینه بر آمدن او اطلاع یافتندى همه به استقبال او بیرون رفتندى و در این روز که او رسید طبل فرو کوفتند و مردمان آواز طبل شنیده از مسجد بیرون دویدند و به غیر از دوازده کس در مسجد نماند.
و از «ابن عباس» منقول است که در مسجد باقى نماند مگر هشت کس و «ابن کیسان» گفته که یازده کس بودند. و جابربن عبدالله روایت کند که دوازده کس بودند و من یکى از آن ها بودم، و از قتاده نقل است که این عمل سه بار از ایشان صادر شد و هر سه نوبت در جمعه بود.
نماز عبادى سیاسى
در میان نمازهاى واجب، مى توان از نماز جمعه به عنوان نماز عبادى سیاسى یاد کرد زیرا:
نماز جمعه یک عبادت سرتاپا سیاسى است.
منصبى بودن نماز جمعه
بسیارى از فقیهان عالیقدر شیعه با استناد به احادیث و روایات وارده از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و ائمه معصومین(علیهم السلام) بر این باورند که یکى از شرایط اقامه نماز جمعه آن است که باید توسط شخص رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و یا امام معصوم(علیهم السلام) و یا آن کس که از سوى امام معصوم، منصوب شده اقامه گردد وگرنه به جاى آن لازم است نماز ظهر خوانده شود.
«عمانى و اسکافى ـ نخستین کسى که فقه شیعه را تبویب فرموده ـ شیخ مفید و شاگردشان مرحوم علم الهدى، سید مرتضى و شاگرد ایشان شیخ الطایفه، مرحوم شیخ طوسى در غالب کتبشان و مرحوم سلاّر در مراسم و مرحوم حلّى در سرائر و ابن زهره در غنیه تا برسد به طبقه اوّل متأخرین مثل علاّمه و محققهمه تصریح به منصبى بودن نماز جمعه فرموده اند و ادّعاى اجماع نسبت به آن کرده اند. بلى از طبقه دوم متأخرین مثل شهیدین و بعد از ایشان احتمالات دیگر به چشم مى خورد و قولبه وجوب عینى، تعیینى و قول به حرمت دیده مى شود، لکن ملاحظه کلمات اساطین قدما بر این فتواست که نماز جمعه منصبى، و از شئون ولایت و مخصوص به وجود امام عادل و بسط ید اوست.
همچنین اگر مرورى بر تاریخ بر گزارى نماز جمعه از صدر اسلام تا کنون داشته باشیم به خوبى آشکار است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در سیزده سالى که در مکه حضور داشتند نماز جمعه را اقامه ننمودند ولى پس از ورود به مدینه، و آغاز تشکیل حکومت اسلامى از نخستین برنامه هاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)برقرارى نماز جمعه و اقامه آن توسط شخص آن حضرت بود.پس از رحلت آن حضرت نیز، در دوران چهار سال واندى کهامیرمؤمنان على(علیه السلام)حکومت داشتند نماز جمعه اقامه مى شد امّا از آن زمان تاکنون ، در تاریخ اسلام دیده نشده است که یکى ازامامان معصوم(علیهم السلام)نماز جمعه اقامه کرده باشند.دلیلش این است که آنان مبسوط الید نبوده و چون حکومت را دیگران غاصبانه در اختیار گرفته بودند و در نتیجه نماز جمعه وسیله اى براى سوء استفاده دشمنان اسلام و اهل بیت گردید لذا از اقامه نماز جمعه خوددارى مى کردند.البته از این که در طول تاریخ نماز جمعه و اقامه آن، همیشه در اختیار خلفا و حکومت ها بوده است نیز مى توان این نکته را استفاده کرد که نماز جمعه، یک نماز حکومتى و منصبى است.
علاوه براین مرحوم شیخ مفید یکى از دلایل عقلى، بر امامت حضرت ولىّ عصر ـ ارواحنافداه ـ را اقامه نماز جمعه برمى شمرد:
على(علیه السلام) فرمود
«لا یصحُّ الحکمُ ولا الحدودُ و لا الجمعةُ إلاّ بإمام».
همچنین در حدیثى دیگر آمده است
«إنّ الجمعةَ والحکومةَ لإمامِ المسلمینَ».
«اللهُمَّ اِنَّ هذا الْمَقامَ لِخُلَفائِکَ واصْفیائِکَ ومَواضِعَ اُمَنائِک فی الدرجةِ الرَّفیعَة الّتی اخْتَصَصْتَهُمْ بِها قَدِ ابتَزُّوهْا».
قال على(علیه السلام): «ثلاثةٌ إن أنتم خالفتم فیهِنّ أئمّتَکم هلکتُمْ: جُمعتکُمْ، وجهادُ عدوِّکم ومناسکُکُم».
1 ـ نماز جمعه 2 ـ جهاد با دشمنان 3 ـ و مناسک حج
از مجموع روایاتى که در این بخش ذکر شد به خوبى توان فهمید که نماز جمعه، با حکومت و رهبرى جامعه اسلامى ارتباطى مستقیم و تنگاتنگ دارد و علاوه بر ابعاد عبادى و تربیتى، نمازى است سیاسى که در آن حاکم اسلامى مستقیماً با مردم روبه رو شده، مسائل مبتلا به جامعه را با آنان در میان مى گذارد.
وجوب نماز جمعه
زرارة بن أعین گوید: امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«إنما فَرضَ اللهُ عزوجلّ مِنَ الجُمعةِ إلى الجمعةِ خمساً وثلاثینَ صلاةً، فیها صلاةٌ واحدةٌ فرضَها اللهُ فی جماعة وهی الجمعةُ...».
«إنّ اللهَ کتب علکیم الجمعةَ فریضةً واجبةً إلى یومِ القیامةِ».
همانا خداوند نماز جمعه را تا روز قیامت بر شما واجب و مقرّر فرمود.
«الجمعةُ واجبةٌ على کلِّ مسلم فی جماعة».
قطب راوندى نقل کرده که روز جمعه پیامبر(صلى الله علیه وآله)خطبه خواند و فرمود:
«توبوا إلى ربّکم قبل أن تموتوا، وبادروا بالأعمالِ الزاکیةِ قبلَ أن تشتَغِلُوا، وصِلُوا الّذی بینکم وبین ربّکم بکثرةِ ذِکْرِکُمْ إیّاه، والصّدقةِ فی السِّر والعلانیةِ، واعلموا أنّ الله فرضَ علیکم الجُمعةَ إلى یومِ القیامةِ».
همچنین رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«الجمعة عَلى مَن سَمِعَ النِّداءَ».
نماز جمعه بر هر کس که نداى اذان را بشنود واجب است.
وقت نماز جمعه
سماعه گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«وَقْتُ الظهرِ یومَ الجمعةِ حینَ تَزولُ الشمسُ».
وقت نماز ظهر روز جمعه هنگام زوال خورشید است .
«وقتُ صلاةِ الجمعةِ عندَ الزوالِ، ووقتُ العصرِ یومَ الجمعةِ وقتَ صلاةِ الظهرِ فی غیر یومِ الجُمُعَةِ، ویُستحبُّ التکبیر بها».
«اِنّ من الاُمورِ اُموراً مضیَّقَةً واُموراً موسَّعَةً، وإنَّ الوقتَ وقتانِ; الصلاةُ مِمّا فیه السّعةُ، فربَّما عَجَّلَ رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) وربّما أخّرَ إلاّ صلاةَ الجمعةِ; فإنّ صلاةَ الجمعةِ من الأمرِ المُضَیَّقِ، إنّما لها وقتٌ واحدٌ حینَ تزولُ، ووقتُ العصرِ یومَ الجمعة وقتُ الظهرِ فی سائر الأیّامِ».
«کُنّا نُصَلّی مَعَ النّبیّ(صلى الله علیه وآله) الْجُمُعَة ثُمّ نَرْجِعُ، فَلا نَرى لِلحیطانِ فیئاً نَستَظِلُّ بِه».
ما با پیامبر(صلى الله علیه وآله) نماز جمعه را خوانده، سپس برمى گشتیم، پس براى دیوارها سایه اى نمى دیدیم تا از آن بهره گرفته، در سایه دیوار قرار گیریم.
«وقتُ الجُمُعَةِ اِذا زالتِ الشَّمسُ و بَعْدَهُ بساعَة».
که در روایت فوق آغاز و پایان آن مشخص شده است.
«أوّلُهُ زوالُ الشَّمسِ، وآخرُهُ إذا صارَ ظِلُّ کُلِّ شیء مِثْلَهُ فحینئذ یجبُ الظُّهرُ».
«کونُ أوّلِ وقتِ الجمعةِ هو زَوالُ الشمسِ، هو مذهب أکثرِ علمائِنا، بل أکثرُ العلماءِ... والنصّ والإجماعُ حجّة علیه».
«وأمّا أنّ آخره (إذا صار ظِلُّ کلِّ شیء مثلَه) فهو قولُ الشیخِ وجمع من المتأخّرینَ...».
و اما این آخر وقت نماز جمعه هنگامى باشد که سایه هر چیز مانند خود آن چیز باشد، قول شیخ است و گروهى از متأخرّان.
وقت نماز جمعه با زوال خورشید ـ یعنى همان وقت ظهر شرعى ـ داخل مى شود پس هنگامى که زوال خورشید تحقق یافت خواندن نماز جمعه واجب مى گردد، و اگر امام و خطیب جمعه در هنگام زوال خورشید، خطبه را به پایان رسانده و نماز جمعه را بخواند صحیح است.
ولى در رابطه با پایان وقت نماز جمعه به گونه اى که اگر ان وقت گذشت دیگر نتوانند نماز جمعه اقامه کنند اختلاف نظر و اشکال وجود دارد.احوط ان است که از اوائل ظهر عرفى آن را به تأخیر نیاندازند و اگر از این وقت دیرتر شد احتیاط آن است که به جاى نماز جمعه، نمازظهر بخوانند گرچه بعید نیست وقت نماز جمعه تا برگشتن سایه خورشید به مقدار دو پا، از پاهاى افراد معمولى مردم، امتداد داشته باشد.
جمعیت نماز جمعه
اگر تعداد نمازگزاران جمعه پنج نفر و بیشتر باشند مى توان نماز جمعه اقامه کرد و در کمتر از آن لازم است نمازظهر خوانده شود.
«یَجْمَعُ القَومُ یومَ الجمعةِ إذا کانوا خمسةً فما زادوا، فإن کانوا أقلّ من خمسة فلا جمعةَ لهم، والجمعة واجبة على کلِّ اَحَد و لایُعْذر الناسُ فیها إلاّ خمسةٌ: المرأةُ والمملوکُ، والمسافرُ، والمریضُ، والصبیُّ».
«اِذا کان قومٌ فی قریة صلّوا أربَعَ رَکَعات، فإن کان لهم من یخطبُ بهم جمَعوا إذا کانوا خمسةَ نَفَر، واِنّما جُعلت رکعتین لمکانِ الخطبتینِ».
«لا تکونُ جمعةٌ ما لم یکنِ القومُ خمسةً».
اگر نمازگزاران کمتر از پنج نفر باشند نماز جمعه برقرار نمى شود.
«لا تکونُ الخُطبةُ والجمعةُ وصلاةُ رکعتینِ على أقلِّ من خمسةِ رهط: الإمامِ وأربعة».
بیمه نمازگزاران جمعه
امام باقر(علیه السلام) فرمود: امیر مؤمنان(علیه السلام) فرموده است:
«ضمِنتُ لستَّة على اللهِ الجنّةَ ـ منهم ـ رجلٌ خرجَ إلى الجمعةِ فماتَ فلهُ الجنَّةُ».
براى شش نفر بهشت را ضمانت مى کنم ـ یکى از آنها ـ مردى است که به طرف نماز جمعه حرکت کند پس بمیرد براى او بهشت است.
نماز جمعه و بخشش گناهان
سلمان گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«ما مِنْ رجل یَتطَّهرُ یومَ الجمعةِ کما اُمِرَ، ثمّ یخرجُ من بیته حتّى یأتی لجمعة، وینصتَ حتّى یقضیَ صلاتَه، إلاّ کفارةً لما قبلَه من الجمعةِ».
«إذا کان یومُ الجمعةِ أمرَ اللهُ تعالى أن یُنصَبَ عند البَیْتِ المعمورِ مِنبرٌ وتَحْتَوِشُهُ الملائکةُ، ویؤذِّنُ جَبرَئیلُ، ویقدَّمُ میکائیلُ، ویصلّونَ الملائکةُ خَلْفَهُ، فإذا فرِغوا یقول جبرائیلُ: إلهی وهبتُ ثوابَ هذا الأذانِ لأمّةِ محمّد(صلى الله علیه وآله)ویقول میکائیلُ: وهبتُ ثوابَ هذِهِ الإمامةِ للأئمةِ مِنْ اُمّة محمّد(صلى الله علیه وآله)، وتقولُ الملائکةُ: وهبنا ثوابَ هذه الصلاةِ للمصلّینَ مِنْ اُمّة محمّد(صلى الله علیه وآله) فیقولُ اللهُ تعالى: تجودونَ علیَّ، وأنا أولى بالجودِ والکرمِ، اُشهدکم أنّی غفرتُ ذنوبَ اُمّة محمّد(صلى الله علیه وآله) فیتفرّقون إلى الجمعةِ الاُخرى».
عقوبت ترک نماز جمعه
ابى بصیر و محمدبن مسلم که هر دو از یاران و اصحاب امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) و از راویان معتبر مى باشند گویند که ما هر دو از امام باقر(علیه السلام) شنیدیم که مى فرمود:
«مَنْ تَرَک الجُمُعَةَ ثَلاثاً مُتَوالیةً بِغَیْر عِلَّة، طَبَعَ اللهُ عَلى قَلْبِهِ».
«صَلاةُ الجمعةِ فریضةٌ، والاجتماعُ إلیها فریضةٌ مَعَ الإمامِ، فإن تَرکَ رجُلٌ مِنْ غَیرِ علّة ثلاثَ جُمَع فقد تَرَکَ ثَلاثَ فرائضَ، ولا یَدَعُ ثَلاثَ فرائضَ مِنْ غَیْر عِلّة إلاّ منافِقٌ».
«إنّ اللهَ أکرمَ المؤمنینَ بالجمعةِ، فَسَنَّها رسولُ الله(صلى الله علیه وآله) بِشارةً لهم، وتوبیخاً للمنافقینَ، ولا ینبغی ترکُها مُتَعَمّداً; فمن تَرَکها متعمداً فلا صلاةَ له».
قال النبى(صلى الله علیه وآله) فى خطبة طویلة نقلها المخالف و المؤالف:
«إنّ الله تبارکَ وتعالى فَرَضَ علیکُمُ الجمعةَ، فمَنْ تَرکَها فی حیاتی أو بعد موتی استخفافاً بها أو جحوداً لها فلا جَمَعَ الله شَمْلَهُ، ولا بارکَ له فی أمرِهِ، ألاَ ولا صَلاةَ له، ألا و لا زکاةَ لَهُ، ألا ولا حجّ له، ألا ولا صومَ له، ألا ولا بِرَّ له، حتّى یتوبَ».
همانا خداوند تبارک و تعالى نماز جمعه را بر شما واجب ساخت، پس اگر کسى در زنده بودن من یا پس از مرگ من به دلیل انکار و یا سبک شمردن، آن را ترک کند خداوند پریشانى او را برطرف نساخته، کار او را مبارک نگرداند، آگاه باشید نمازى براى او نیست ، آگاه باشید زکاتى براى او نیست، آگاه باشید حجّى براى او نیست، آگاه باشید روزه اى براى او نیست، آگاه باشید هیچ خوبى و خیرى براى او نیست، تا آن که توبه کند.
برخورد شیاطین در روز جمعه
عن علىّ(علیه السلام) عن النبىّ(صلى الله علیه وآله):
«إذا کان یومُ الجمعةِ غَدَتِ الشیاطینُ بِرَایاتِها إلى الأسواقِ، فیرمونَ الناسَ بالتَّرابیثِ أو الرّبائثِ، ویُثبطُّونَهم عنِ الجمعةِ...».
هنگامى که روز جمعه فرا رسد، شیطان ها از بامدادان پرچم هایشان را برداشته به سوى بازارها مى روند، و مردم را هدف قرار داده، موانعى براى آنان ایجاد مى کنند و در نتیجه آنان را از رفتن به نماز جمعه باز مى دارند.
نماز جمعه و منافقان
عن ابى عبدالله(علیه السلام) قال: «إنّ اللهَ أکرمَ المؤمنینَ بالجمعةِ، فسنَّها رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) بِشارةً لهم، وتوبیخاً للمنافقین...».
«مَنْ ترکَ الجمعةَ ثلاثاً متتابِعَةً لغیرِ علّة، کُتِبَ منافقاً».
کسى که سه هفته پى در پى، نماز جمعه را بدون دلیل و عذر شرعى ترک کند، در شمار منافقان به حساب آید.
نماز جمعه در سرما و گرما
انس بن مالک گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«ألا أخبرُکم بأهلِ الجنَّةِ؟ من لا یشغلُهُ عنِ الجمعةِ حرٌّ شدیدٌ، ولا بردٌ شدیدٌ، و لا ردغٌ».
آیا شما را از اهل بهشت آگاه نسازم ؟ «آنان کسانى هستند که] گرما و سرماى شدید، و گِل و لاى [ایجاد شده به خاطر باران» آنان را از حضور در نماز جمعه باز ندارد.
آمادگى براى نماز جمعه
على بن ابیطالب(علیه السلام) فرمود:
إنّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) قال: «کیف أنتم إذا تهیّأ أحدُکُمْ للجمعةِ عَشِیّةَ الخمیسِ، کما تتهیّأُ الیهودُ عشیّةَ الجُمعةِ لِسَبْتِهِمْ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
«إنّ علیّاً(علیه السلام) نهى أن یُشربَ الدّواءُ یومَ الخمیسِ، مخافةَ أن یُضْعِفَ عنِ الجمعةِ».
على(علیه السلام) نهى فرمود از این که روز پنج شنبه دارو خورده شود، از بیم آن که موجب ناتوانى آنان گردیده و نتوانند در نماز جمعه شرکت کنند.
سیاست هاى تشویقى
مرحوم قطب راوندى در کتاب " لب اللباب " حدیثى نقل کرده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«اشتروا لصبیانِکُمُ اللحمَ، وذکِّروهُمْ یومَ الجمعةِ».
امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) نیز فرمود:
«اطرِفوا أهالیکم فی کلِّ جمعة بشیء من الفاکهةِ والّلحمِ، حتّى یَفرحوا بالجمعةِ».
روایات فوق بیانگر این نکته مهم است که مسلمانان باید فرزندان خود را از کودکى با اهمیّت روز جمعه و اعمال آن که نماز جمعه نیز یکى از مهمترین آنهاست،آشنا ساخته، به انجام آن کارها تشویق و ترغیب شان نمایند. طبیعى است که چون درگذسته درآمدها محدود و زندگى مردم با سختى و مشقت همراه بوده، ایجاد رفاه نسبى و گشایش در زندگى، وسیله اى مناسب براى تشویق مردم براى شرکت در اجتماعات و انجام فرایض دینى بوده است.
آداب رفتن به نماز جمعه
عن هشام بن الحکم، قال ابوعبدالله(علیه السلام):
«لِیتزیّنْ أحدُکُمْ یومَ الجمعةِ، یَغتسلْ، وَیتطیّبْ ویُسرِّحْ لِحْیَتَهُ، ویَلْبَسْ أنظفَ ثیابِهِ، ولْیتهیّأْ للجمعةِ، ولْیکُنْ علیه فی ذلک الیومِ السکینةُ والوقارُ، ولْیُحْسِنْ عبادةَ ربِّهِ، ولْیَفْعَلِ الخیرَ ما استطاعَ، فإنّ اللهَ یطلعُ على «أهل» الأرضِ لیُضَاعِفَ الحَسَناتِ».
باید هریک از شما در روز جمعه زینت برگیرد، غسل کند، خود را معطر و خوشبو کند، ریش خویش را شانه زند، تمیزترین لباس هایش را بپوشد، و براى نماز جمعه آماده شود، و براوست که در این روز آرام و متین باشد، خداى را نیکو پرستش کند، و هر چه مى تواند کار خیر انجام دهد، همانا خداوند بر اهل زمین و اعمال آنان آگاهى داشته، کارهاى شایسته مردم را دو چندان پاداش مى دهد.
««خُذُوا زینَتَکم عندَ کُلِّ مَسْجد».
مراد از برگرفتن زینت در هر مسجد، در عید فطرو قربان و جمعه است.
«مَنْ جاءَ منکم الجمعةُ فلْیغْتَسِلْ».
ابى سعید خُدْرى گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«من اغْتسلَ یومَ الجُمُعَةِ، واستاک، وَمسَّ من طیب اِن کان عنده، ولبس من أحْسَنِ ثیابِه، ثمّ خرجَ حتّى یأتیَ المسجدَ، فلَمْ یتخَطَّ رِقابَ النّاسِ، حتّى رَکَعَ ما شاء أن یَرْکعَ، ثمّ أنْصتَ إذا خَرَجَ الإمامُ، فلم یتکَلَّمْ حَتى یَفْرُغَ مِنْ صَلاتِه، کانَتْ کفَّارَةً لِما بَیْنَها وَبَیْنَ الجُمُعةِ الّتی قَبْلَها».
هر کس روز جمعه غسل کرده، مسواک بزند، و از عطر اگر دارد استفاده نماید، و بهترین لباس هایش را بپوشد، سپس از منزل بیرون آمده به مسجد در آید، و از روى گردن مردم عبور نکند، سپس هنگامى که امام جمعه، خطبه آغاز کرد، سکوت کند، و سخن نگوید تا نماز را به پایان برساند، سبب آمرزش گناهان او از آن جمعه، تا جمعه قبل از آن خواهد شد.
گروهى از مردم عراق به ابن عباس گفتند، آیا شما غسل روز جمعه را واجب مى دانى ؟ گفت: نه لیکن آن که غسل کند بهتر و پاکیزه تر است، و اگر غسل نکند بر او واجب نیست، سپس گفت:
من به زودى خواهم گفت که غسل از چه زمانى شروع شد، آن روزها مردم در سختى بوده، زیاد تلاش مى کردند، لباس هاى پشمى مى پوشیدند و با کشیدن بار بر دوش کار مى کردند، مسجد آنان به نام عریش نیز تنگ و سقف آن کوتاه بود، یک روز رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هواى گرم به مسجد آمد، و به دلیل پوشیدن لباس هاى پشمى مردم عرق کرده، بوى آن دیگران را آزار مى داد، پس وقتى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آن بو را احساس کرد فرمود: مردم وقتى چنین روزى ـ یعنى روز جمعه ـ فرا مى رسد غسل کنید، و از بهترین روغن و عطرى که به آن دسترسى دارید استفاده کرده، خود را خوشبو کنید.
سپس خداوند خیر و خوبى را بر مردم نازل فرمود، و آنان لباس هاى غیر پشمى پوشیدند، کار آنان کمتر شد، مسجدشان توسعه یافت و دیگر مانند گذشته بوى عرق بعضى، دیگران را آزار نمى داد.
انس بن مالک گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«مَنْ قَلَّمَ أظافیرَهُ یومَ الجُمُعَةِ، وَأخَذَ مِن شارِبهِ واستاکَ، وأفرَغَ عَلى رأسِهِ مِنَ الماءِ حِینَ یَرُوحُ اِلَى الجُمعةِ، شیَّعَهُ سبعونَ ألفَ مَلَک کُلُّهُمْ یَستغفرونَ لَهُ، ویَشفعونَ لَهُ».
نام نویسى فرشتگان
اباذر غفارى گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
هنگامى که روز جمعه فرا رسد، خداوند متعال فرشتگان را در حالى که قلم هایى از طلا و کاغذهایى از نقره در دست دارند بهزمین مى فرستد، پس آنان آمده و در مساجد مى ایستند و نام کسانى را که به مسجد مى آیند به ترتیب مى نویسند اوّلى، پس از او و... پس آن گاه که نام هفتاد نفر از آنان را نوشتند فرشتگان گویند: این ها به تعداد هفتاد نفرى که موسى از امّت خویش آنان را برگزید.
سپس در بین صفوف نمازگزاران به حرکت در آمده، به جستجوى کسانى مى پردازند که در نماز جمعه نیستند. سپس مى گویند: فلانى کجاست ؟ به آنان گفته مى شود: «هو مریض» او بیمار است. فرشتگان مى گویند: بار خدایا او را شفا ده تا نماز جمعه را به پاى دارد.
مرحوم شهید ثانى در رساله " اکمال الجمعه " خود حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: هنگامى که روز جمعه فرا رسد فرشتگان بر هر درى از درهاى مساجد حضور یافته، اسامى نمازگزاران جمعه را به ترتیب مى نویسند، اوّل، پساز او... پس آن هنگام که امام «جمعه بر منبر نشست] دفاتر را بسته، مى آیند در صفوف نمازگزاران مى نشینند و ذکر [یعنى خطبه ه» را گوش مى دهند.
قال(صلى الله علیه وآله): «یجلِسُ الناسُ من اللهِ یومَ القیامةِ على قدرِ رواحِهِمْ إلى الجمعاتِ، الأوّلُ والثانی والثالثُ». قوله من الله: أی من کرامته ونحوها.
امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود
«... إنّکم لتتسابقونَ إلى الجنّةِ على قدرِ سبقکِم إلى الجمعةِ».
تعطیل عمومى
رسول خدا فرمود
«إذا أذّن المؤذِّنُ یومَ الجُمعةِ حَرُمَ العَمَلُ».هنگامى که مؤذن، روز جمعه أذان بگوید ـ و مردم را به سوى نماز جمعه فرابخواند ـ کار کردن حرام گردد.
}یا أیها الذین آمنو إذا نودی للصلاة من یوم الجمعةِ فاسعوا إلى ذکرِ اللهِ وَذَرُوا البَیْعَ، ذلکم خیرٌ لکم إن کنتم تعلمونَ، فإذا قُضَیَت الصلاةُ فانتشروا فی الأرضِ وابتغوا مِنْ فضلِ اللهِ واذکر کثیراً لعلّکم تُفْلحونَ .
اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که براى نماز جمعه در روز جمعه ندا داده شد به سوى یاد خدا بشتابید، و خرید و فروش را رها کنید این براى شما بهتر است اگر که شما بدانید، پس هنگامى که نماز به پایان رسد روى زمین پراکنده و متفرق شده، از فضل خدا بهره گیرید شاید شما رستگار گردید.
تعبیر و «ذروا البیع» دستور صریح خداوند است که هنگام نماز جمعه، لازم است مردم کسب و کار خود را تعطیل نموده، در نماز جمعه شرکت کنند.
بسیارى از فقیهان معتقدند: پس از آن که أذان گفته شد و مردم براى نماز جمعه دعوت شدند، خرید و فروش حرام است، و مرحوم علاّمه بر این مطلب ادّعاى اجماع کرده اند.
همه به سوى نماز جمعه
توصیه روایات به مسلمانان این است که هنگامرفتن به نمازجماعت با آرامش و وقار راه رفته، عجله نکنند و ندوند.
یا أیها الذینَ آمنو إذا نودی للصلاةِ مِنْ یومِ الجمعةِ فاسعوا إلى ذکرِ اللهِ .
اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که براى نماز در روز جمعه ندا داده شد پس بشتابید به سوى یاد خدا...
«ثلاثةٌ لا یُسَلَّمون: الماشی إلى الجمعة، والماشی خلفَ جنازة، وفی بیتِ الحمّامِ».
امام مجتبى(علیه السلام) فرمود
«إذا لَقِیَ أحدُکُمْ أخاه فلْیُقَبِّلْ موضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ».
نماز جمعه بانوان
جابر جعفى گوید: از امام باقر(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود:
بر زنان أذان و اقامه و نماز جمعه و جماعت واجب نیستامّا در روایتى دیگر على بن ابیطالب(علیه السلام) فرمود:
اگر زن در نماز جمعه حضور یافت، نیاز به خواندن نماز ظهر ندارد، و نماز جمعه به جاى نمازظهر او را کفایت مى کند.
روستائیان و نماز جمعه
عن محمد بن مسلم عن أحدهما(علیه السلام) قال:
«سألته عن أناس فی قریة هل یصلُّونَ الجمعةَ جماعةً؟ قال: «نعم ویصلّون أربعاً إذا لم یکن مَن یخطُبُ».
ابن عمر نیز گفته است: «إنّ اَهلَ قُبا کانوا یُجَمِّعُونَ مع رسولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) یومَ الجمعةِ».
اُمّ عبدالله دَوْسیّه گفت
سَمِعْتُ رسولَ الله(صلى الله علیه وآله) یَقُول: «الجُمُعَةُ واجِبَةٌ على اَهْلِ کُلِّ قَرْیَة وإنْ لم یَکُونُوا اِلاّ ثلاثَةً، رابِعُهُمْ اِمامُهُمْ».
نماز جمعه بر اهالى هر روستا واجب است، اگر چه بیش از سه نفر نباشند و چهارمین آنان امام ایشان باشد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود
«یجتمع القومُ یوم الجمعةِ إذا کانوا خمسةً فصاعداً، وإن کانُوا أقلّ من خمسة (لم یجتمعوا)».
مردم در روز جمعه اگر پنج نفر و بیشتر بودند نماز جمعه بخوانند، و اگر از پنج نفر کمتر بودند، نماز جمعه نخوانند.
کارگران و نماز جمعه
قال رسول الله(صلى الله علیه وآله):
«مَن اسْتَأجَرَ أجیراً فَلا یَحْبِسْهُ عَنِ الجُمْعَةِ فیأثِمَ، وإنْ لم یَحْبِسْهُ عَنِ الجُمْعةِ اشترکا فی الأجْرِ».
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
کسى که کارگرى را براى انجام کارى به کار مى گیرد، پس نباید او را از رفتن به نماز جمعه باز دارد که اگر چنین کند گناه خواهد کرد. و اگر او را از رفتن به نماز جمعه باز نداشت، در ثواب نماز او شریک مى گردد.
زندانیان در نماز جمعه
امام صادق(علیه السلام) به نقل از پدر بزرگوارشان، فرموده اند:
«إنّ علیاً(علیه السلام) کانَ یُخرِجُ أهلَ السجونِ من الحبسِ فی دَین أو تُهمة، إلى الجمعةِ فیشهدونَها، ویضمِنُهُمْ الأولیاءُ حتّى یرُدُّونَهم».
کیفر مخالفت با نماز جمعه
عن على(علیه السلام) قال: «ثلاثةٌ إن أنتم خالفتم فیهنّ أئمَّتَکم هلکتم: جُمعتُکُمْ، وجهادُ عدوِّکمْ ومناسکُکُمْ».
على(علیه السلام) فرمود:
سه چیز است که اگر شما در آنها با پیشوایان خود مخالفت کنید نابود مى شوید:
«لقد هَمَمْتُ أنْ آمُرَ فِتیانی أن یَجْمَعُوا حِزَماً مِنْ حَطَب ثُمّ أَنْطَلِقَ، فاُحَرِّقَ عَلى قوم بُیُوتَهُمْ، لا یَشْهَدُون الجمعةَ».
مرحوم شهید ثانى نیز از قول معصوم(علیه السلام) این چنین نقل کرده است:
و قال(علیه السلام)
«لَینتهِیَنَّ أقوامٌ من وَدْعِهِم الجمعاتِ أو لَیَخْتِمَنَّ على قُلوبِهِمْ ثمّ لیکونَنَّ من الغافلینَ».
معصوم(علیه السلام) فرمود:
باید اقوام و گروه هاى مختلف مردم، از شرکت نکردن در نمازهاى جمعه باز داشته شوند و گرنه خداوند بر دل هاى آنان مهر زده و در شمار غافلان قرار خواهند گرفت.
تقسیم بندى نمازگزاران
عن على(علیه السلام) أنّه قال:
«الناسُ فی إتیانِ الجمعةِ ثلاثَةُ رجال: رجلٌ حَضَرَ الجمعةَ للّغْوِ والمِراءِ، فذلک حَظُّهُ منها، ورجلٌ جاءَ والإمامُ یخطِبُ، فصلّى فإنْ شاءُ اللهُ أعطاهُ وإن شاء حرمه، ورجلٌ حَضرَ قبلَ خروجِ الإمامِ فصلّى ما قضى له، ثمّ جلس فی إنصات وسکون حتّى خَرَجَ الإمامُ، إلى أن قُضِیَتْ، فهی کفّارة لما بینها وبین الجمعةِ الّتی تلیها، وزیادة ثلاثة أیّام وذلک، لانّ الله یقول: }مَنْ جاءَ بالحسنةِ فَلَهُ عَشْرُ أمْثالها{».
مردم در برگزارى نماز جمعه سه گروه اند:
1 ـ مردى که براى بیهوده گویى و نزاع و ستیز در نماز جمعه حاضر شود پس بهره او از نماز جمعه همان درگیرى و نزاع است.
حضور بموقع در نماز جمعه
عن أبی ذر الغفاری قال: قال رسول الله(صلى الله علیه وآله):
«إذا کان یومُ الجمعةِ، أَرسلَ الله تعالى ملائکةً معهم أقلامٌ من ذهب، وصحفٌ من فضة، فیأتونَ ویقفونَ ببابِ المسجدِ، ویکتبون أسامیَ الّذینَ یأتونَ إلى المسجدِ الأوّلَ فالأوّلَ، فإذا کتبوا سبعینَ منهم قالوا: هؤلاءِ بعددِ السبعینَ الّذینَ اختارهمموسى(علیه السلام) من اُمّتِهِ، ثمّ یتخلّلونَ فی الصفوفِ، ویتفقّدونَ الّذینَ لم یحضروا، فیقولون: أینَ فلانٌ؟ قیل لهم: هو مریضٌ، فیقولونَ: اللهُمّ اشفه حتّى یقیمَ صلاةَ الجمعةِ، ویقولونَ الملائکةُ: أین فلان؟ قیل لهم ذهبَ إلى السَّفَرِ فتقولُ الملائِکةُ: اللّهُمَّ ردّه سالماً فإنّهُ صاحبُ الجمعةِ، أین فلان؟ فیقولون مات، فیقولون: اللهم اغفِرْ له فإنّه کان یقیمُ الجمعَة».
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
چون روز جمعه فرا رسد، خداوند فرشتگانى را که قلم هایى از طلا و کاغذهایى از نقره همراه خود دارند گسیل داشته، مى آیند و در ورودى مسجد مى ایستند و نام مردم رابه ترتیب ورود آنان، اوّل، دوم... مى نویسند، پس هنگامى که عدد آنان به هفتاد نفر برسد گویند:
«إذا کانَ یومُ الجمعةِ، کان على کل باب من أبوابِ المسجدِ ملائکةٌ، یکتبونَ الأوّلَ فالأوّلَ، فإذا جلسَ الإمامُ طَوَوُا الصّحفَ وجاءوا یستمعونَ الذّکرَ».
«إنّ الملائکةَ على أبوابِ المساجدِ، یکتبونَ النّاسَ على منازِلِهمْ: جاء فلانٌ من ساعةِ کذا وکذا، وجاء فلانٌ من ساعةِ کذا وکذا، جاء فلانٌ والإمامُ یخطُبُ، جاء فلانٌ فأَدرکَ الصلاةَ ولم یُدرکِ الخُطبةَ».
قال(صلى الله علیه وآله): «یجلِسُ الناسُ مِنَ اللهِ یومَ القیامةِ على قدرِ رَوَاحِهِمْ إلى الجُمُعاتِ، الأوّلُ والثانی والثالث».
نزدیکى مردم به ـ کرامت و عنایت ـ پروردگار در روز قیامت، بر اساس تعداد شرکت آنان در نماز جمعه محاسبه مى شود، اوّل، دوم، سوم....
کیفیت نماز جمعه
سماعه از یاران امام صادق(علیه السلام) گوید که آن حضرت فرمود:
«ینبغی للإمامِ الّذی یخطُبُ النّاسَ یومَ الجمعةِ أن یلبسَ عِمامةً فی الشِّتاءِ والصَّیف، ویَتردَّى ببرد یَمَنّیٍّ أو عَدَنیٍّ ویَخْطِبُ وهو قائمٌ یحَمْدِ الله ویُثْنی علیه « ثمّ یوصی بتقوى اللهِ ثمّ یقرأُ سورةً من القرآنِ قصیرةً ثمّ یجلِسُ، ثمّ یقومْ فَیَحْمَدُ الله ویُثْنى علیه» ویصلّی على محمد(صلى الله علیه وآله) و على أئِمّةِ المسلمینَ ویستغفرَ للمؤمنینَ والمؤمناتِ فإذا فَرَغَ من هذا أقامَ المؤذّنُ فصلّى بالنّاسِ رَکعتین یَقرأُ فی الاُولى بسورةِ الجمعةِ، وفی الثانیةِ بسورة المنافقینَ».
سزاوار است امامى که روز جمعه براى مردم خطبه مى خواند، در تابستان و زمستان عمامه بر سر بپیچد، و «عباى» بافته یمنى یا عدنى بر دوش بیاندازد و در حال ایستاده خطبه بخواند آن گاه حمد و ثناى الهى را بجاى آورده، سپس مردم را به تقوى سفارش نموده، و پس از آن سوره کوچکى از قرآن بخواند و سپس بنشیند. آنگاه برخواسته حمد و ثناى الهى گوید و بر محمد(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان مسلمانان درود فرستاده، و براى مردان مؤمن و زنان با ایمان آمرزش بجوید و پس از آن که خطبه را به پایان رساند، مؤذن اقامه گوید و امام جمعه با مردم دو رکعت نماز مى گزارد و در رکعت اوّل سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقون را قرائت کند.
«لا بأسَ أنْ تَقْرأَ فیها بغیرِ الجمعةِ والمنافقینَ إذا کُنتَ مُسْتَعْجِلا».
«أمّا الإمامُ فعلیهِ القنوتُ فی الرَّکعةِ الاُولى بَعد ما یَفْرَغُ من القِراءةِ قبل أن یَرکعَ، وفی الثانیةِ بعد ما یرفعُ رأسَهُ من الرُّکوعِ قَبل السّجودِ، وإنّما صلاةُ الجمعةِ معَ الإمامِ رکعتان; فمن صلّى من غیر إمام وحدَهُ فهی أربعُ رکعات بمنزلةِ الظهرِ، فمن شاءَ قَنَتَ فی الرَّکعةِ الثانیةِ قبلَ أنْ یرکَعَ، وإنْ شاءَ لم یقنُتْ وذلک إذا صلّى وحده».
منظّم بودن صفوف نماز جمعه
مسلمانان با نظم در صفوف یک نوع آرایش نظامى را در دید دیگران به نمایش مى گذارند.
«إنّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) قال: یا أیَّها النّاسُ أقیموا صُفُوفَکم وامسحوا به مناکِبَکُمْ لِئلاّ یَکوُنَ فیکُمْ خَلَلٌ، ولا تُخالِفُوا فَیُخالِفُ اللهُ بین قلوبِکُمْ، اَلا واِنّی اَراکُمْ مِن خَلْفی».
همانا رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: اى مردم صفوف خود را منظم و مساوى کنید و دوش به دوش یکدیگر بایستید تا بین شما فاصله و جدایى نیفتد، و نامرتّب نباشید که خداوند دل هاى شما را از یکدیگر دور گرداند و بدانید که من شما را از پشت سر مى بینم. ـ یعنى متوجه منظم بودن و نامرتّب بودن صفوف شما هستم ـ .
قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): «صُفُّوا صُفُوفَکم و حاذُوا بَیْنَ صَفْحَاتِکُمْ».
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: صفوف خود را راست و منظم کنید و پهلو به پهلوى یکدیگر بایستید.
على(علیه السلام) فرمود
«لأن أجلسُ عن الجمعةِ اَحَبّ اِلَیّ من أن أقعد حتّى إذا جلس الإمام جئتُ اتخطّى رِقابَ الناسِ».
اگر از نماز جمعه باز بمانم نزد من بهتر از آن است که بنشینم تا هنگامى که امام ـ بر منبر ـ نشست، آمده و از روى گردن مردم عبور کنم.
هنگامى که امام ـ براى نماز جمعه ـ خارج گردید پس هیچ کس نباید از روى گردن مردم گام بردارد و عبور کند، بلکه باید هر کجا ممکن است بنشیند مگر آن که در درهاى ورودى نشسته و مانع ورود مردم به فضاهاى باز شود که در چنین صورتى مانعى نیست که از روى دوش دیگران عبور کند.
لازمه عمل به چنین دستورى آن است کسانى که به محلّ نماز جمعه وارد مى شوند از همان ابتدا به ترتیب صفوف را پر کرده، جاى خالى باقى نگذارند، تا کسانى که پس از این به محل برگزارى نماز جمعه وارد مى شوند دچار مشکل نشده، ناچار نشوند از روى دوش دیگران عبور کنند.
دو خطبه به جاى دو رکعت
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«لا جُمعةَ اِلاّ بِخُطبة، وإنّما جُعِلَتْ رَکعتینِ لمکانِ الخُطبتینِ».
نماز جمعه نمى شود مگر به وسیله خطبه، و همانا نماز جمعه را دو رکعت قرار داده اند به دلیل جایگزینى دو خطبه.
و در روایتى دیگر فرمود
«إنّما جُعِلَتِ الخُطبةُ، عِوَضاً عنِ الرّکعتین اللّتینَ أُسقِطَتَا مِنْ صلاةِ الظُّهرِ، فهی کالصلاةِ لا یحلّ فیها إلاّ ما یحلّ فی الصلاةِ».
نشستن به سوى خطیب جمعه
عن على(علیه السلام) أنه قال: «یَستقبِلُ الناسُ الإمامَ (عند الخُطبة) بوجوهِهِمْ، ویَصْغُوْنَ إلیه».
على(علیه السلام) فرمود: به هنگام ایراد خطبه ها، مردم به صورت، به طرف امام جمعه مى نشینند و به او گوش فرا مى دهند.
همچنین آن حضرت فرمود
«لا کلامَ والإمامُ یخطُبُ یومَ الجُمُعَةِ ولا التفاتَ».
هنگامى که امام خطبه مى خواند در روز جمعه نباید سخن گفت، و نه به این طرف و آن طرف توجه نمود.
هر سخنگو و پند دهنده اى قبله است.
یعنى وقتى خطیب براى مردم خطبه مى خواند، همه باید به سوى او نشسته، وى را قبله خود قرار دهند.
مؤمنان سکوت
محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) نقل کرد که فرمود:
«إذا خَطَبَ الإمامُ یومَ الجمعةِ فلا ینبغی لأحد أنْ یتکلَّمَ حتّى یفرُغَ الإمامُ مِن خُطْبَتِهِ، فإذا فَرَغَ الإمامُ مِنَ الخطبتینِ تکلّمَ ما بینَهُ وبین أن یُقام للصَّلاةِ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
«نهى رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) عن الکلامِ یومَ الجمعةِ والإمامُ یخطب، فمن فعل ذلک فقد لغى، وَمَنْ لَغَى فلا جمعةَ لهُ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
«إذا قامَ الإمامُ یخطُبُ، فقد وجب على الناسِ الصَّمتَ».
هنگامى که امام جمعه ایستاده خطبه بخواند، پس بر مردم سکوت واجب است.
«مَنْ تکلّمَ یومَ الجمعةِ والإمامُ یخطُبُ، فهو کالحمارِ یحملُ أسفاراً».
حتى اگر کسى در جایى نشسته که صداى خطیب جمعه را خوب نمى شنود باز لازم است سکوت را رعایت کند.
گوش دهنده اى که نمى شنود، مانندگوش کننده اى است که مى شنود.
«إذا دَخَلَ أحدُکُمُ المسجدَ والإمامُ على المنبرِ فلا صلاةَ ولا کلامَ حتّى یفرُغَ الإمامُ».
اگر یکى از شما به مسجد وارد شد در حالى امام جمعه مشغول خطبه خواندن است، پس نه نماز بخواند و نه سخن بگوید تا آن که امام خطبه ها را به پایان برد.
شیوه نشستن در نماز جمعه
روى عن النبی(صلى الله علیه وآله) النّهیُ عَنِ الاحتَباءِ وقتَ الخِطبة.
زانوها را به وسیله لباس و یا دست ها به سمت شکم کشیدن، و شاید دلیل نهى آن باشد که این گونه نشستن خواب آور است و یا آن که چنین نشستن با بزرگداشت و احترام خداوند متعال منافات دارد.
عن رسول الله(صلى الله علیه وآله): «أنّه نَهى عَنِ الْحَبْوَةِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ».
ابن ماجه در سنن خود این چنین نقل کرده است:
«نهى رَسُولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) عَنِ الاحْتِباءِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ، یَعْنیوالامام یَخْطُبُ».
و در تعبیرى دیگر
«نَهى رَسُولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) أن یَحْتَبِیَ الرَّجُلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ والإمامُ یَخْطُبُ».
ویژگى هاى خطیب جمعه
«ینبغی أن یکون الخطیبُ بلیغاً مراعیاً لمقتضیاتِ الأحوال بالعباراتِ الفصیحةِ الخالیةِ عن التعقیدِ، عارفاً بما جرى على المسلمینَ فی الأقطار سیما قطره، عالماً بمصالحِ الإسلامِ والمسلمینَ، شجاعاً لا یلومُهُ فی اللهِ لومةُ لائم، صریحاً فی إظهار الحقِّ وإبطالِ الباطلِ حَسْبَ المقتضیاتِ والظُّروفِ، مراعیاً لِما یوجِبُ تأثیرَ کلامِهِ فی النفوسِ من مُواظِبةِ أوقاتِ الصلاةِ، والتَّلَبُّسِ بِزِیِّ الصالحینَ والأولیاءِ، وأن یکون أعمالُهُ موافقاً لمواعظه وترهیبه وترغیبه، وأن یجتنبَ عمّا یُوجِبُ وَهْنَهُ ووهنَ کلامِهِ حتّى کثرةِ الکلامِ والمزاحِ وما لا یعنی، کلُّ ذلک إخلاصاً للهِ تعالى وإعراضاً عن حبِّ الدّنیا والرئاسةِ ـ فإنَّه رأسُ کلِّ خطیئة ـ لیکونَ لکلامِهِ تأثیرٌ فی النفوسِ...».
سزاروار است خطیب جمعه فردى سخنور بوده، شرایط و مقتضاى حال را رعایت کند، با جملات و کلماتى روان و رسا سخن بگوید و از بکار بردن جملات مشکل و نامأنوس پرهیز کند، به آنچه بر مسلمانان در کشور خود و دیگر کشورهاى جهان مى گذرد شناخت کافى داشته باشد، به مصالح اسلام و مسلمانان آگاه باشد، شجاع بوده و در مسیر خداوند سرزنش هیچ سرزنشکننده اى در وى اثر نگذارد، در بیان حق و ابطال باطل با توجه به شرایط زمان و مکان صریح و قاطع باشد، و نسبت به کارهایى که موجب تأثیر بیشتر کلام او در جان و روح مردم مى شود مواظبت داشته باشد ...
همچون مراقبت نسبت به نماز اوّل وقت، ملبّس بودن به لباس صالحان و اولیاء خدا، و این که کارهایى که انجام مى دهد با مواعظ و نصیحت هاى وى در خطبه هاى نماز جمعه مطابقت داشته باشد. و از آن کارهایى که باعث سستى و وهن او و سخن او در مردم مى شود، مانند زیاده گویى و شوخى و اظهار سخنان بى معنى، پرهیز نماید و تمامى این کارها را نیز فقط براى خداوند و بدور از علاقمندى به دنیا و ریاست طلبى انجام دهد ـ که همانا دوستى دنیا اساس و ریشه گناهان و خطاها است ـ تا سخن و کلام او در جان و روح مردم اثر بگذارد.
عدالت امام جمعه
عن جعفربن محمد(علیه السلام) أنّه قال:
«لا جمعةَ إلاّ مع إمام عدل تقیٍّ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
نماز جمعه اقامه نگردد جز با امام باتقواى عادل.
عن أبی بکر الحضرمى قال: «قلت لأبی جعفرَ(علیه السلام): کیف تصنعُ یومَ الجمعةِ؟ قال: کیف تصنعُ أنت؟ قلت: اُصَلّی فی منزلی ثم أخرج فأُصلّی معهم، قال: کذلک أصنع أنا».
پوشش امام جمعه
عن سماعة قال: قال أبو عبدالله(علیه السلام): «ینبغی للإمام الذّی یخطُبُ الناسَ یومَ الجمعةِ أن یلبسَ عِمامةً فی الشّتاءِ والصّیفِ ویترّدى ببرْد یَمَنیٍّ أو عَدَنِیٍّ ویَخْطُبَ وَهُوَ قائِمٌ...».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
سزاوار است امام و پیشوایى که روز جمعه براى مردم خطبه مى خواند، در تابستان و زمستان عمامه بر سر گیرد و عبا و ردائى از برد یمنى یا عدنى بر دوش افکند و در حالى که ایستاده است خطبه بخواند.....
«وینبغی للامامِ یومَ الجمعةِ أنْ یتطیّبَ، ویلبسَ أحسنَ ثیابِهِ ویَتَعمَّمَ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
سزاوار است امام و خطیب در روز جمعه، بوى خوش استعمال نموده خود را معطّر کند، وبهترین لباس ها را بپوشد و عمامه برذ سر گذارد.
عن جابر بن عبدالله: «أنّ رسولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله) کان یَلبسُ بُردَهُ الأحمرَ فی العیدِ والجمعةِ».
جابربن عبدالله انصارى گفت: همانا رسول خدا(صلى الله علیه وآله)پیوسته در روز عید و جمعه بُرد سرخ رنگ خود را مى پوشید.
عن ابى عبدالله(علیه السلام) قال
«... فلْیصلُّوا فی جماعة، ولْیَلْبَسِ البُردَ والعَمامةَ ویَتوکّأْ على قوس أو عَصى...».
باید امام جمعه نماز جمعه را به جماعت بخواند، برد و عمامه بپوشد و به شمشیر یا عصا تکیه دهد....
عمامه خطیب جمعه
در روایاتى که از پوشش خطیب در نماز جمعه یاد شده و تعدادى از آنان نیز ذکر شد، پیشوایان دینى یاد آور شده اند که امام جمعه باید عمامه بر سر گذارد و نماز جمعه را اقامه نماید. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز خود چنین مى کرد:
عن جعفربن عمرو بن حریث عن أبیه قال:
«رأیت النبیَّ(صلى الله علیه وآله) یخطبُ على المنبر وعلیهِ عمامةٌ سوداءُ».
پیامبر(صلى الله علیه وآله) را دیدم که بر منبر خطبه مى خواند و عمامه اى سیاه بر سر داشت.
در سنن بیهقى چنین مى افزاید: «قد أرخى طَرْفَها بین کَتِفَیْهِ».
عن ابى درداء: «إنّ اللهَ وملائکتَه یصَلُّونَ على أصحابِ الْعمائمِ یومَ الجمعة».
خداى متعال و فرشتگان او در روز جمعه بر دارندگان عمامه درود مى فرستند.
سلام به نمازگزاران
عن على(علیه السلام) قال:
«من السُّنَّةِ إذا صعدَ الإمامُ المِنْبرَ أنْ یُسلِّمَ إذا استقبلَ الناسَ».
على(علیه السلام) فرمود
از سنّت است هنگامى که امام جمعه بالاى منبر رفته و روبروى مردم قرار مى گیرد، به نمازگزاران سلام دهد.
عن على(علیه السلام)
«أنّه کانَ إذا صَعَدَ المِنْبرَ سَلَّم على النّاسِ».
على(علیه السلام) فرمود
همانا رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اینچنین بود هنگامى که بر منبر فراز مى آمد به مردم سلام مى کرد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود
کان رسول الله(صلى الله علیه وآله) «إذا خرج إلى الجمعةِ قَعَدَ على المِنْبَرِ حتّى یَفْرُغَ المؤَذِّنونَ».
روش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ایچنین بود که وقتى براى اقامه نماز جمعه از منزل بیرون مى آمد، روى منبر مى نشست تا أذان گویان، أذان را به پایان برند.
محتواى خطبه ها
قال ابو عبدالله(علیه السلام):
«یَخْطُبُ ـ یعنی إمامَ الجمعةِ ـ وهو قائمٌ، یَحمَدُ اللهَ ویُثنی علیه، ثُمَّ یُوصی بتقوى اللهِ، ثمّ یقرأُ سورةً من القرآنِ صغیرةً، ثمّ یجلسُ، ثمّ یقومُ فیحمَدُ الله ویُثنی علیه ویصلّی على محمد(صلى الله علیه وآله) وعلى أئمّةِ المسلمین، ویستغفرُ للمؤمنینَ والمؤمناتِ، فإذا فَرَغَ من هذا أقامَ المؤذّنُ، فصلّى الناسُ رَکعتینِ، یقرأ فی الاُولى بسورةِ الجمعةِ وفی الثانیةِ بسورة المنافقینِ».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
امام جمعه خطبه مى خواند در حالى که ایستاده است، حمد خدا گوید، و بر او درود فرستد، سپس مردم را به تقوا سفارش مى کند، پس از آن سوره کوچکى از قرآن را تلاوت نموده، سپس مى نشیند باز برخاسته، حمد و ثناى الهى گوید و بر محمد(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان مسلمانان درود مى فرستد، و براى مردان و زنان با ایمان از خداوند طلب استغفار مى کند و آنگاه که از خطبه ها فراغت یافت مؤذن بر خواسته اذان مى گوید، پس با مردم دو رکعت نماز گزارد در رکعت اوّل سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقان را خواند.
عن الرّضا(علیه السلام) قال
«إنّما جُعِلَتِ الخُطْبَةُ یومَ الجمعةِ لأنّ الجمعةَ مشهدٌ عامٌّ، فأراد أن یکونَ للأمیرِ سَبَبٌ إلى مَوعظَتِهِم وتَرغیبِهِم فی الطاعةِ وترهیبِهم مِنَ المعصیةِ، وتَوقیفهم على ما أرادَ مِنَ مَصْلَحةِ دِیْنِهم ودُنیاهم ویخبرُهم بما وَرَدَ علیهم«من الآفاقِ مِنَ»الأهوالِ التی لهم فیها المضَرَّةُ والمنفعةُ، ولا یکون الصابرُ فی الصلاة منفصلا...
امام رضا(علیه السلام) فرمود
خطبه در روز جمعه براى این مقرر شده است که: چون جمعه، روز اجتماع عمومى است، خداوند خواسته است تا خطبه خود وسیله اى باشد تا امام مردم را موعظه کن و به اطاعت خداوند تشویق و ترغیب نماید و آنان را از گناه و نافرمانى بترساند و بر حذر بدارد، و آنها را نسبت به مصلحت دین و دنیایشان آگاه کند و رویدادهاى جهانى (و توطئه هایى که علیه آنان صورت مى پذیرد) را به مردم خبر دهد و حوادث نگران کننده اى که سود و زیان مسلمانان در آن است را به آنها گوشزد نماید.
و امّا این که دو خطبه مقرر شده، براى آن است که یک خطبه مخصوص حمد و ثناى الهى و تقدیس و تمجید خداى عزوجل باشد و دیگرى براى نیازها، عذرها و نارسائیها، بیم دادن ها، و دعا به درگاه خداوند، و نیز براى آن که خداوند اراده کرده است تا امام، بایدها و نبایدها که صلاح و فساد مردم در آن هاست را به مردم بیاموزد.
«نَعَمْ یظهرُ مِنَ الأخبارِ زائداً على إمام الجماعَةِ القُدرةُ على إیراد الخطبةِ البلیغةِ المناسِبةِ للَمقامِ، بِحَسَبِ أحوالِ الناسِ، والأمکنةِ والأزمنةِ والأعوامِ والشهورِ والأیّامِ، والعِلْمِ بآدابِها وشرائِطِها».
بلى از روایات چنین بر مى آید که علاوه بر شرایط امام جماعت، امام جمعه باید توان ایراد خطبه اى رسا، مناسب با مقام، بر اساس چگونگى حالات مردم و شرایط زمانى و مکانى، و سال ها و ماه ها و روزها را داشته باشد و به آداب و شرایط نماز جمعه نیز آگاه باشد.
رعایت ادب در خطبه ها
عن عدیّ بنِ حاتِم «أنّ خطیباً خَطَبَ عندَ النبیّ(صلى الله علیه وآله)فقالَ: مَنْ یُطِعِ اللهَ ورسولَهُ ومَنْ یَعْصِهِما فقالَ: «قُم أو إذهبْ، بِئْسَ الخَطیبُ «أنتَ»».
عدى بن حاتم گوید
همانا خطیبى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) خطبه خواند و گفت:
کسى که اطاعت خدا و رسول او کند و کسى که آن دو را معصیت و نافرمانى نماید... پس آن حضرت فرمود:
خطبه ها کوتاه
سیره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در اقامه نماز جمعه بر این پایه استوار بوده که نماز جمعه و دو خطبه آن را بصورتى میانه و معتدل ـ نه طولانى و نه کوتاه ـ اقامه مى فرمودند:
عن جابر بن سَمُرَةَ قال: «کان النبیُّ(صلى الله علیه وآله) یَخْطُبُ قائِماً، ثم یَجْلِسُ، ثم یَقُومُ فیقْرَأُ آیات ویَذْکُرُ اللهَ وکانَتْ خُطْبَتُهُ قصْداً، و صلاتُهُ قصْداً».
عن عماربن یاسر، قال
«أمَرَنَا رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله)بإقصارِ الخُطَبِ».
عمار یاسر گفت
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ما را فرمان داد تا خطبه ها را کوتاه بخوانیم.
عن جابربن سمرة السوائى، قال
«کانَ رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) لا یُطِیلُ المَوْعِظَةَ یومَ الجُمُعةِ إنّما هنّ کلماتٌ یسیراتٌ».
جابربن سمرة سوائى گفت
شیوه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در روزهاى جمعه اینچنین بود که موعظه را طولانى نمى ساخت، بلکه مواعظ آن حضرت سخنانى اندک بود.
همانا طولانى بودن نماز مرد، و کوتاه بودن خطبه او نشان خوب فهمى و درک صحیح دینى اوست. پس نماز را طولانى بخوانید و خطبه را کوتاه کنید و همانا برخى سخن ها جادو است إنّ مِنَ البَیَانِ لسحراً.
شوکانى در «نیل الاوطار» گوید
«قوله: «قصداً» القصدُ فی الشیء، هو الاقتصادُ فیه وترکُ التطویلِ وإنّما کانَتْ صلاتُهُ(صلى الله علیه وآله) وخطبته کذلکَ لئلاّ یَمَلَّ الناسُ».
دعا پس از خطبه ها
عن ابى عبدالله(علیه السلام) قال:
«الساعةُ الّتی یستجابُ فیها الدُّعاءُ یومَ الجمعةِ، ما بینَ فَراغِ الإمامِ مِنَ الخُطْبَةِ إلى أنْ یَسْتَوِیَ النّاسُ فی الصفوفِ... وَرُوِی حِینَ یَنزِلُ الإمامُ مِنَ المِنبرِ، إلى أنْ یَقومَ مقامَهُ...».
امام صادق(علیه السلام) فرمود
ساعتى که در روز جمعه دعا در آن مستجاب است، از زمانى است که امام جمعه خطبه ها را به پایان رسانده، تا وقتى که مردم در صفوف منظم ایستاده و آماده برگزارى نماز جمعه مى باشند.
... همچنین روایت شده: از زمانى است که امام از منبر پایین آمده، تا آن گاه که در جاى خود براى اقامه نماز جمعه قرار مى گیرد...
دعا پس از نماز جمعه
عن اسماء بنت ابى بکر:
«من قرأ بعد الجُمعةِ بفاتحةِ الکِتابِ، وقُلْ هو اللهُ أحدٌ، وقُلْ أعوذُ بربِّ النّاسِ، حُفِظَ ما بینَه وبینَ الجُمُعَةِ الاُخرى».
اسماء دختر ابى بکر گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
کسى که پس از نماز جمعه، سوره هاى حمد، قل هو الله احد، قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس را بخواند، از جمعه اى که در آن قرار دارد تا جمعه بعد محفوظ ماند.
دعا پس از نماز عصر در روز جمعه
قال ابو جعفر(علیه السلام):
«اِذا صلّیتَ العَصْرَ یومَ الجُمُعةِ فَقُلْ: «اَللّهُمَّ صِّل عَلى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد الأوْصیاءِ الْمَرْضِیّینَ بِأَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وبارِکْ عَلَیْهِمْ بأفْضَلِ بَرَکاتِکَ والسَّلامُ عَلَیْهِم وعلى أَرْواحِهِم وأجْسادِهم وَرَحْمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ.
«مَنْ قَرَأ بَعْدَ الجُمْعَةِ حیِنَ یَنْصَرِفُ، الحمدَ مَرَّةً، وقل هو الله اَحَدٌ سَبْعاً، وقُلْ أعوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ سَبْعاً، وقل أعوذ بربّ النّاسِ سَبْعاً و آیَةَ الکُرْسیِّ وآیَةَ السُّخْرَةِ، وآخِرَ بَرآَءَة }لَقَدْ جاءَکُمْ رَسوُلٌ مِنْ اَنْفُسِکم{ الآیة، کانَتْ لَهُ کفّارَةُ ما بَیْنَ الجُمُعةِ إلى الجُمُعةِ».
ثواب نماز جمعه براى مسافر
عن جعفر بن محمد، عن ابیه(علیهما السلام) أنّه قال: «أیُّما مُسافِر صَلَّى الجُمُعَةَ رَغْبَةً فیها وحُبّاً لَها أعْطاهُ اللهُ اَجْرَ مائةِ جُمُعَة للمُقیمِ».
هر مسافرى که از روى علاقه و محبت نماز جمعه را اقامه نماید، خداوند پاداش یکصد نماز جمعه که غیر مسافر آن را بخواند به او عطا خواهد کرد.
موفق باشید ...