ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امام حسین(ع) در یکی از منزلگاههای مسیر کربلا سر بر بالین نهاد و به خوابی سبک رفت و بیدار شد و فرمود: «در رؤیا دیدم که هاتفی میگفت: شما در مسیر شهادت هستید...».
چند روزی بیش نیست که امام حسین(ع) کاروان خویش را از مکه بهسوی کربلا حرکت داد؛ کاروانی که بناست تحت ولایت امام عالم و معلمی الهی از ظلمات نفس بهسوی آسمانی از نور سیر داده شود و آشیانه خویش را در اعلی علیین بنا کند و در نهایت به لقای خداوند دست یابد. اما امام حسین(ع) در آغازین لحظات حرکت کاروان شرطی را برای این سلوک نورانی تعیین کرد و فرمود «هرکس قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند.
لذا هر اندازه کاروانیان به کربلا یعنی مکان عروجشان نزدیکتر میشدند، این دو ویژگی در کلام و رفتارشان نمایانتر از گذشته میشد؛ یعنی شوق ایثار و جانبازی در راه امام و نیز شوق رسیدن به لقای خداوند.
این کاروان آسمانی در ادامه حرکت خود به منزلگاه "ثعلبیه" رسید. وقت ظهر بود، امام سر بر بالین گذاشت و به خوابی سبک رفت و بیدار شد و فرمود: «در رؤیا دیدم که هاتفی میگفت: شما در مسیر شهادت هستید و مرگ شما را به جنّت میبرد؛
فرزندش علی عرض کرد: پدرجان، مگر ما بهحقّ نیستیم؟
فرمود: «چرا پسرم، سوگند به او که بازگشت بندگان بهسوی اوست».
عرض کرد: بنا بر این پدرم! ما از مرگ ترسی نداریم.
حسین علیه السّلام فرمود: «خدا تو را بهترین پاداشی که هر فرزندی را در برابر پدر میدهد بدهد».
موفق باشید . . .