رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

ارزش و جایگاه نماز را بشناسیم ...

نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهاى برخوردار بوده و هیچ عملى از اعمال دینى و افعال عبادى با آن قابل مقایسه نمىباشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات دین را درجه بندى نموده و مراتبشان را مشخص نمائیم نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینى قراردارد. و از چنان ارزشى برخوردار است که سایر ارزشهاى دینى در عرض آن قرار نمىگیرند.

اگر درک و معرفت به ارزش نماز براى کسى حاصل گردد هرگز در آن کوتاهى نکرده و یا آن را ترک نخواهد نمود. 


در روایتى از امام صادق(علیه السلام)چنین آمده است که: «هر گاه کسى به نماز ایستد رحمت الهى از آسمان بر او نازل مىشود و فرشتگان اطراف او را احاطه مىکنند و فرشتهاى گوید: اگر این نماز گزار ارزش نماز را مىدانست هیچ گاه از نماز منصرف نمىشد .


و یا على(علیه السلام) در حدیثى مىفرمایند: اوصیکم بالصلاةِ التى هى عمود الدین وقوام الاسلام فلا تغفلوا عنها.

«شما را سفارش مىکنم به نمازى که ستون دین و قوام اسلام است پس از نماز غافل نشوید»


خداوند در شب معراج به نبى مکرّم اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) حقایق بسیارى را نمایان و متجلى ساخت که یکى از آن حقایق که بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) آشکار گردید نماز بوده است که بصورت محملى از نور که چهل نوع از انواع نور در آن بود و اطراف عرش خدا را احاطه کرده بود ظاهر گردید. و به همین جهت آن سفیر الهى فرمودهاند الصلاة نورٌ. «نماز نور و روشنایى است.


پس کسى که با نماز مأنوس است در قلمرو نور و روشنایى قراردارد و آنکه با نماز فاصله دارد از نور و روشنایى دور افتاده و خود را در محیط تاریکى و ظلمت انداخته است.


بنابر این مىتوان نتیجه گرفت که مفهوم کلام نبى(صلى الله علیه وآله وسلم) این است که تارکین نماز در تاریکىاند و چونبه ارزش نماز در زندگى خود ارجى ننهادهاند نزد مسلمین فاقد اعتبار و ارزش اجتماعى بوده و ایشان را در زندگى دنیا و آخرت سعادتى نیست.


 ارزش و شخصیت آدمى به میزان اهمیت دادن او به ارزشهاى دینى است و مؤمن واقعى از بىتوجهى و بىمبالاتى نسبت به تعالیم دینى و ارزشهاى الهى مبرّاست.


 پس نماز را در دین جایگاهى بس بلند است به منزله سر در بدن و روح در کالبد جسم، همانگونه که بدن بىسر و جسم بىروح را ارزشى نیست دین بىنماز را خیرى نخواهد بود.


اهمیت نماز در ایجاد ارتباط خدا و خلق

فریضه نماز امرى نیست که فقط بنده را به خالق و پروردگارش نزدیک سازد و حلقه اتصال بین عبد و معبود را شدّت بخشد و عشق به خدا را در قلب و باطن او زنده سازد بلکه این یکى از آثار و نتایج مطلوبى است که در زندگى نمازگزار ظاهر مىشود.


 اثر دیگرى که نماز در حیات مسلمین ایجاد مىکند این است که در عین قرب الهى او را با جامعه انسانى پیوند داده و نسبت به سایر انسانها بلکه تمام همنوعانش ولو غیر مسلمان یک فرد مسئول بار مىآورد. 


و این است روح نماز و تعبد به خدا که هرگز نمىگذارد فرد در مقابل خلق خدا بىتفاوت باقى بماند. و احساس مسئولیت اجتماعى نداشته باشد.


پس در نماز دو اثر عمده نهفته است یکى اثر فردى که موجب نزدیکى او با خدایش مىگردد و دیگر اثر اجتماعى است که او را در جامعه فرد مسئول بار مىآورد.


 یعنى نمىشود کسى اهل نماز و عبادت باشد و در عین حال نسبت به جامعه بشرى و همنوعان خویش هیچ وظیفهاى را احساس نکند.


فلذا به همین خاطر مىبینیم که در آیات متعدد قرآن زکات در کنار صلاه (نماز) آمده است و این بدان معناست که اهل نماز اهل صدقات و زکات نیز هستند یعنى اهل نماز به فکر اجتماع خویش بوده و تلاش دارند که با دادن زکات و اعطاى صدقات، جامعه را از فقر بیرون آورند.

واقیموا الصلاة وآتوا الزّکاة وماتقدّموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله.

«و نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید. هر کار خیرى براى خود از پیش فرستید آن را نزد خدا خواهید یافت» .


و در آیه دیگر مىفرماید: الذین یؤمنون بالغیب ویقیمون الصلاة وممّا رزقناهم ینفقون.

«(تقوا پیشگان) کسانى هستند که ایمان به غیب دارند و نماز را بپا مىدارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق مىکنند» .


و در آیهاى بسیار زیبا چنین مىفرمایند: الذین اِنْ مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلاة وآتوا الزّکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر.

«یاران خدا کسانى هستند که اگر در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را به پا مىدارند و زکات مىدهند و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند» .


و از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لاتتمّ صلاةٌ إلاّ بزکاة. «نماز کامل نمىشود مگر با پرداختن زکات» .


یعنى انسانهاى نمازگزار همیشه به فکر سعادت و تعالى جامعه خویشند و نمىتوانند نسبت به آینده مردم جامعه خود بىتفاوت باشند.


 اگر مشاهده کنند که فقیرند به آنها زکات پرداخت مىکنند و اگر ببینند که از سعادت و کمال خویش منحرف شدند آنان را امر به نیکى کرده و از اعمال زشت باز مىدارند و در همه حال و همه جا به نیکبختى و سعادت اجتماعى انسانها مىاندیشند و معتقدند که سعادت بشر در پرتو خوبىها و اعتقاد به خدا و عمل به تعالیم دین نهفته است.


 و بقول اقبال لاهورى اهل نماز معتقد است که زندگى و حیات حمیده در خیمه ایمان لمیده است آنکه این ندیده گلى از باغ آن نچیده است.


لا اله باشد صدف گوهر نماز***قلب مسلم راجح اصغر نماز

در کف مسلم مثال خنجر است***قاتل فحشا و بغى و منکر است

هر که پیمان با هوالموجود بست***گردنش از بند هر معبود رست

بنابر این وصلت به معشوق و رستن از غیر معبود و تلاش در راه وصول به سعادت براى مخلوق دو اثر اصلى و عمده در نماز است که نمازگزار واقعى به آن واصل مىگردد.


نماز اولین فریضه الهى

قبلاً به این نکته اشاره شد که نماز مهمترین امر الهى است امّا جالب است که بدانیم نماز نه تنها مهمترین و مؤثرترین امر و دستور الهى است بلکه اولین حکمى است که از طرف خداوند بر بندگان واجب شده است. چنانچه در روایتى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) چنین آمده است که:

اوّل ما افترض الله على امّتى الصلواتُ الخمس.

«اولین چیزى که خداوند بر امّت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است».


و نیز در حدیثى دیگر فرمودهاند:

انّ اوّل مافرض الله على عباده الصلاة وآخرُ مایب

قى عند الموت الصلاة.

«همانا اولین فریضهاى که از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرین فریضهاى که تا دم مرگ از او ساقط نمىگردد و وجوبش همچنان باقى است نماز است».


شاید به خاطر اهمیت زیاد و نتایج مفیدى که در این فریضه الهى وجودداشته موجب شده است که جزء اولین دستور و امر الهى قرار گیرد و اگر سئوال شود که آیا این نکته در همه ادیان و مذاهب الهى کلیت دارد و یا اینکه فقط اولین حکم الهى در دین اسلام بوده است.


 پاسخ این است که این امر اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه دستور به اقامه نماز و برپایى آن، اولین امر الهى تشریعى در زمان وضع شریعت بوده است و این نکتهاى است که از قرآن در فرمان به حضرت موسى فهمیده مىشود. در ابتداى پیامبرى حضرت موسى خداوند خطاب به او فرمود: إننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنى واقم الصلاة لذکرى.

«من الله هستم معبودى جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من برپا دار».


بنابر این نماز نه تنها مهمترین رکن دین است بلکه اولین دستور و حکم الهى در دین نیز مىباشد.


نماز اولین عمل خیرى که نزد خدا بالا مىرود

اعمال خیر و افعال پسندیده در دین بسیارند و هر یک از اعمال نیک آثار خاص خود را دارند و بُرد هر کدام از واجبات الهى به مقدار اهمیتى است که در دین براى آنها تعیین و مشخص گردیده است.

از آن جهت که نماز از اهمیت ویژه و خاصى برخوردار است بُرد او نسبت به سایر عبادات هم بیشتر است.


از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده که فرمودند: اوّل مایُرفَعُ مِنْ اعمالهم الصلوات الخمس. «اولین عملى که از انسانها بالا برده مىشود نمازهاى پنجگانه است».


پس مىتوان گفت از آن جهت که نماز اولین عمل خیرى است که نزد خدا بالا مىرود مهمترین عمل خیر هم مىتواند باشد و شاید بخاطر اهمیت والاى آن و جایگاه رفیعى که در دین دارد این همه به آن اهتمام شده و شارع مسلمانان را به آن توجه داده است. چنانچه رسول بزرگوار اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند:

«همه دستورات اسلام را از کوچک و بزرگ آشکار کن ولى بیشترینهمت تو درباره نماز باشد».


نماز اولین پرسش در قبر

در اخبار و روایات بسیارى وارد شده است که اولین پرسش و سئوالى که خداوند در قیامت از بندگانش مىنماید نماز است و در واقع نماز همان عددى است که همه اعداد در کنار او قابل شمارش مىباشند و اگر آن عدد نباشد سایر اعداد به حساب نمىآیند.


پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: حافظوا على الصلوات الخمس فانّ الله ـ عزّ وجلّ ـ إذا کان یوم القیامة یدعوا العبد فاوّل شىء یُسأل عنه الصلاة فان جاء بها قامةً والاّ رُخّ به فى النّار.

«نمازهاى پنجگانه را محافظت کنید زیرا روز قیامت که مىشود خداوند بندهاش را فرا مىخواند و نخستین چیزى که از او مىپرسد نماز است اگر آن را بطور کامل انجام داده باشد (به بهشت مىرود) و گر نه در آتش افکنده مىشود».


و نیز فرمودند: «اوّل چیزى از عمل بنده که در روز قیامت در آن نظر شود نماز است اگر به کمال و تمام آراسته باشد قبول واقع گردد و عملهاى دیگر به تبع آن هم مقبول گردد و اگر ناقص بود مردود شود و دیگر اعمال در رد شدن به آن ملحق شوند».


و از امام صادق(علیه السلام) رسیده است که فرمودهاند: «وقتى بنده فرداى قیامت در مقابل خداى عز وجل قرار گرفت اولین چیزى که از او سئوال مىکنند نمازهاى واجب، زکات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولایت ما اهل بیت است».


نقل است که مردى نزد پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) رسید و عرضه داشت اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) دعا کن که خدا مرا به بهشت داخل کند پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند: مرا با زیادى سجده کردن همراهى کن»(16). 


یعنى مهمترین عاملى که موجب رفتن به بهشت مىشود نماز است. و نیز از خاتم رسولان(صلى الله علیه وآله وسلم)نقل شده که: «همانا ستون دین نماز است و آن اوّل چیزى است که به آن از عمل فرزند آدم رسیدگى مىشود. اگر صحیح باشد به سایر اعمال رسیدگى مىشود و اگر صحیح نباشد به سایر اعمال او توجهى نمىشود».


برترى نماز بر سایر اعمال آدمى

از مطالب مذکور مىتوان چنین نتیجه گرفت که نماز در میان اعمال خیر دیگر جزء برترین آنهاست. وقتى به کتب روائى مراجعه شود و روایات باب نماز را مشاهده کنیم مىبینیم که از نماز بعنوان پایه و ستون دین(18)، نشانه ایمان(19)، نور مؤمن(20)، پرچم اسلام(21) و تعابیرى از این قبیل یاد شده است که همه این تعبیرها نمایانگر برترى نماز بر سایر اعمال عبادى است.


از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) حدیث شده است که فرمودند: الصلاة خیرٌ موضوع فَمَنْ شاءَ استقلّ ومَنْ شاءَ استکثر.

«نماز بهترین چیزى است که مقرر شده پس هر که خواهد کم بخواند و هر که خواهد زیاد کند»


و نماز نه تنها بهترین اعمال در دنیا بلکه بهترین اعمال در قیامت نیز مىباشد یعنى برترى و امتیاز نماز بر سایر اعمال نیک و پسندیده محدود و منحصر به دنیا نیست بلکه این برترى براى نماز در آخرت نیز محفوظ مىباشد.


 در همین زمینه امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: اِنَّ افضل الاعمال عند الله یوم القیامة الصلاة. «همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند نماز است».


و نیز نماز محبوبترین عمل نزد بارى تعالى است. چنانچه على(علیه السلام)فرمودند: احبّ الاعمال الى الله الصلاة. «محبوبترین اعمال نزد خداوند نماز است».

روایتى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده که حاوى نکات دقیق و ظریفى است در این روایت که از مضامین بلندى برخوردار است از حضرتش سئوال شد که یا رسول الله چه عملى نزد خدا با فضیلتتر است؟

پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: نماز به وقت آن. و در ادامه کلامش فرمودند: هرکس بر نماز محافظت نماید در قیامت همراه وى نورى است و هر کس که نماز را ضایع نماید با فرعون و فرعونیان محشور گردد. و اگر عملى نزد خداوند بر تر و بالاتر از نماز بود خداوند فرشتگان خود را به انجام آن امر مىکرد در حالیکه همه فرشتگان در حال نمازند برخى در حال قیامند و برخى در حال قعود، برخى در رکوعند و بعضى در سجود» .


بنابر این بهترین عمل که نزد خداوند تجلى یافته نماز است. حتى حج با آن همه اعمال و مناسکى که دارد و آن همه آثار اجتماعى که بر او مترتب است به اهمیت نماز نمىرسد و در روایات نماز برتر از حج شمرده شده است. امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:

اَمّا انّه لیس شىءٌ افضل من الحج الا الصلاة. «بدرستى که هیچ عملى بالاتر از حج نیست مگر نماز» .


نتیجه اینکه نماز بهترین وسیله نزدیکى بنده به خدا بوده و با این همه تأکیداتى که براى نماز شده است بدون تردید مىتوان گفت که همه اعمال خیر آدمى تابع نماز اویند سعى کنیم که بخوبى از این بهترین عمل حراست و پاسدارى نمائیم.


نماز آخرین وصیت انبیاء و اولیاء الهى

توجه به این نکته بسیار جالب است که بدانیم آخرین توصیه و کلامى که از پیامبران و سفراى الهى و اولیاى دین به ما رسیده است نماز است.


 بسیار روشن است که انسان در آخرین لحظات حیاتش که مىخواهد به دنیاى ابدى و جاودانى سفر کند هر سخنى را به زبان نمىآورد و سعى دارد که مهمترین مطلب را در اواخر عمر از خود به یادگار بگذارد.


 وقتى به وصایاى انبیاء الهى و اولیاى دین رجوع مىکنیم مىبینیم که همیشه پیروان خود را به نماز توجه مىدادند و همه انبیاى الهى آن را بعنوان آخرین وصیت خویش قرارداده اند. چنانچه در روایتى از امام صادق(علیه السلام) به این نکته اشاره شده که فرمودند: اَحَبُّ الاعمال الى الله ـ عزّ وجلّ ـ الصلاة وهى آخِرُ وصایا الانبیاء.


«نماز بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهاى پیامبران الهى است».

آخرین فرستاده خداوند یعنى پیامبر بزرگوار اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) به تبعیت از سایر رسولان الهى امت خویش را به همین نکته توجه دادند و بسیار بر این امر تأکید داشتند.


امام صادق(علیه السلام) مىفرماید:

علیک بالصلاة فاِنّ آخر ما اوصى به رسول الله وحَثّ علیه الصلاةُ. «بر تو باد به نماز زیر آخرین چیزى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به آن سفارش نموده و بر آن تأکید داشت نماز بود»(28).

و نه تنها تأکید بر اقامه نماز از سفارشات اکید پیامبران الهى بود بلکه همه اولیاى الهى و جانشینان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) به مواظب از این دستور الهى سفارش مىکردند. 


على(علیه السلام) در هنگام شهادتش بعنوان آخرین وصیت و توصیه بر فرزندان و پیروان خویش فرمودند: الصلاةَ الصلاةَ الصلاةَ. یعنى شما را سفارش مىکنم به نماز، نماز، نماز»(29).

و این چنین بود وصیت سایر اولیاى الهى و خلفاى بحق مقام نبوى.


نماز یعنى تمام دین

همه دین در نماز خلاصه شده است و در حقیقت نماز تجلى واقعى دین است و به همین جهت گفته شد که هر کس اهل نماز نباشد اهل دیندارى نیست و دیندار کسى است که قائم به نماز باشد.


 و شایدبه همین خاطر بود که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) ملاک و معیار بین ایمان و کفر را در نماز دانستهاند. و فرمودند کسى که نماز را ترک کند دین خود را ویران و نابود ساخت. الصلاة عماد الدین فمن ترکها فقد هدم الدّین. «نماز پایه دین است پس کسى که نماز را ترک کند بتحقیق دین را نابود نمود».


و یا اینکه فرمودند: من ترک الصلاة متعمّداً فقد کفر. «هرکس نماز را عمداً ترک کرد کافر است»(31).

اگر دین را به منزله خیمهاى فرض کنیم که حافظ سعادت انسان باشد و آدمى براى وصول به سعادت خویش به آن خیمه پناه برده باشد نماز پایه و ستون آن خیمه خواهد بود و اگر ستون نباشد قطعاً خیمه استوار نخواهد بود.


 پس تا ستون نماز نباشد خیمه دینى در کار نخواهد بود و این بهترین تشبیهى است که در فرمایشات رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) آمده است. 


و نماز علامت اصلى و نشانه واقعى دین است و اگر نماز نباشد هیچ وجه امتیازى براى شناخت دین حق از باطل نخواهد بود. چنانچه امیر بیان على(علیه السلام)فرمودند:

واقام الصلاة فانّها الملةُ. «برپا داشتن نماز نشانه اصلى دین است».


و همچنین در روایات مشاهده مىشود که نماز را به چهره اصلى دین تشبیه کردهاند. و اگر هر پدیدهاى با چهرهاش شناخته شده است، چهره دین با نماز شکل گرفته و آن را باید با نماز شناخت.

پس اگر کسى نمازش را ترک نماید و یا از آن فاصله بگیرد دین مشخصى ندارد. چون دین او بدون چهره واقعى است. و این است کلام گوهر بار رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) که: الصلاةُ وجهُ دینکم. «نماز سیما و چهره دین شماست».


این تشبیه و تعبیر نه تنها از بیانات بزرگان دین بکار رفته بلکه تلقى و برداشت عرفى مردم و امت پیامبران هم این چنین بوده است. و این نکتهاى است که از توجه و دقت در آیات قرآن بدست مىآید بعنوان نمونه وقتى قرآن کریم داستان و قصه شعیب پیامبر(علیه السلام) را نقل مىکند در احتجاج این پیامبر الهى با قوم خودش چنین مىفرماید: «و بسوى قوم مَدْیَن برادرشان شعیب را براى هدایتشان فرستادیم شعیب خطاب به قومش فرمود: اى قوم من، خدا را بپرستید و خدایى جز او براى شما نیست و پیمانه و ترازو را کم نکنید بدرستى که من خیر و صلاح شما را مىخواهم و از عذاب روزى که بر شما احاطه کند مىترسم. 


با مردم به عدالت برخورد نمائید و اشیاى مردم را کم ارزش نکنید و در زمین به فساد مشغول نشوید. مردم در پاسخ به نصایح حضرت شعیب(علیه السلام) گفتند: اى شعیب آیا نماز تو به تو دستور مىدهد که ما از عبادت بتها دست برداریم آنچه را که پدرانما انجاممىدادند. قالوا یاشعیب اصلاتک تامرک أننترک مایعبد آباؤنا.


مقصود از اینکه آیا نماز تو به تو امر مىکند این است که آیا دین تو به تو دستور مىدهد که مراد از نماز همان دین است. پس نماز مساوى با دین است و دین مساوى با نماز.


نماز و رابطه آن با حاکمیت دینى

یکى از علائم و نشانههایى که در حاکمیت و حکومت دینى وجوددارد و شاید یکى از بارزترین شاخصه و امتیاز حاکمیت الهى بر سایر حکومتها بحساب آید این است که حاکمان در حکومت دینى براى برپایى و نشر تعالیم دین و از بین بردن مناهى و زشتىهاى فردى و اجتماعى که موجب فساد جامعه مىگردد تبلیغ مىکنند و آنان که حکومت را براى خود هدف مىدانند از چنین همتى برخوردار نبوده و نیستند.


آنان که داعیه پیروى از دین خدا را دارند و خود را جانشین اولیاى خدا و حکومت و حاکمیت خویش را همان حاکمیت الهى دانسته و خود را در این راستا پیرو ائمّه(علیهم السلام) مىدانند همه همتشان در قلمرو تعالیم دین خداست.


 یعنى وجه تمایز این نوع حکومت با حکومتهاى دیگر در این است که در حکومتهاى غیر دینى حاکمان به مصالح و منافع فردى یا گروهى مىاندیشند و همه تلاش و کوشش حاکمان در این مسیر سوق داده مىشود. امّا در حکومت دینى همه اهتمام حاکمان دین در راستاى مصالح مسلمین و تحقق و اعتلاى کلمه توحید مىباشد.


حاکم دینى وقتى مصالح دیگران را با اجراى احکام و تعالیم دین در تعارض ببیند. مصالح گروه را نادیده گرفته و اقامه دین را ترجیح مىدهد. یکى از وظایف مهم حاکمین دینى تبلیغ و هدایت مردم بسوى عبودیت الهى و بندگى خداوند خصوصاً اقامه نماز در جامعه است.


 الذین ان مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلاة. مؤمنان کسانى هستند که هر گاه در زمین آنان را قدرت بخشیم نماز را بپا مىدارند».


این آیه بدان معنى نیست که وقتى حاکمان دینى به حکومت رسیدند اقامه نماز مىکنند بلکه براى برپایى نماز در جامعه تلاش مىکنند. چنانچه امام حسین(علیه السلام) در تفسیر آیه مزبور فرمودند که این آیه در مورد ما خاندان اهل بیت نازل شد و مصداق آن اهل بیت رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) مىباشند.


و مىدانیم که مصداق محتوا و معناى آیه را محدود نمىکند یعنى چنین نیست که اگر وظیفه ائمّه معصوم(علیهم السلام) چنین است وظیفه و مسئولیت دیگران این نباشد بلکه آیه تعمیم دارد بر ائمّه(علیهم السلام) و آنانکه پیروشان مىباشند.


 پس اگر حاکمیت در این امور که جزء مبانى و اصول اولیه دین مىباشد تساهل بورزد و در این راستا قصور و کوتاهى داشته باشد و ارتباط و پیوند حاکم با اصول اساسى دین چون نماز سست گردد در دینى بودن آن تردید هست. اگر چه این امر نباید بصورت تصنعى و صورى یا به نحو ابزارى مورد استفاده قرار گیرد چنانچه در بسیارى از جوامع اسلامى عرب مشاهده مىشود. که آنان براى فریب مردم بدان متوسل مىشوند.


نماز مهمترین وسیله تقرب به خدا

یکى دیگر از امتیازات نماز بر سایر اعمال عبادى و احکام دینى این است که نماز بهترین وسیله تقرّب و نزدیکى به خداست. هر چند هدف همه احکام و عبادات دینى براى نزدیکى بندگان به معبود تشریح و وضع گردیدهاند ولى تردیدى نیست که همه آنها بصورت یکسان و یکنواخت انسان را به خدا نزدیک نمىکند. 


بلکه هر کدام داراى درجات و مراتب مىباشند، بعنوان مثال حج و جهاد و صوم و زکات همه وسیلهاى براى قرب و نزدیکى به خدایند امّا اثرى که در جهاد هست در حج نیست و یا اثر و نتیجهاى که در حج وجوددارد در زکات نیست. پس تأثیر همه اینها مساوى نیستند. 


آنچه که از متون دینى بر مىآید این است که تأثیر نماز به مراتب بالاتر و بیشتر است. در روایتى از امام موسى کاظم(علیه السلام) هفتمین پیشواى شیعیان چنین منقول است که:

افضل مایتقرّب به العبد الى الله بَعْدَ المعرفة به الصلاة. «بهترین چیزى که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهى تقرّب پیدا مىکند نماز است».


آنچه که از این روایت و روایات مشابه آن فهمیده مىشود دو نکته مهم است یکى اینکه انسان محتاج و نیازمند به نزدیکى و تقرّب است تا کمال خود را بیابد یعنى هر انسانى براى رسیدن به کمال نیازمند تقرّب الهى است.


و نکته مهم دیگر اینکه بدون سبب و وسیله این تقرّب و تکامل حاصل نمىشود. براى سیر معراجى و سفر روحانى نیاز به بُراق است و بهترین براق تقرّب به سوى خداوند متعال که تکامل انسانى در پرتو آن نهفته است نماز است. چونکه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: الصلاةُ معراج المؤمنِ. «نماز عروج دهنده مؤمن به سوى خداست».


پس نزد تقوا پیشگان بهترین وسیله نزدیکى به خداوند و رمز رستگارى نماز است و منشأ همه انحرافات رفتارى و مفاسد اخلاقى دورى از این راز است و هر که آگاه از این راز است در زندگى سرافراز است امّا براى کسى که از عظمت راز نماز بىتماس است براى او راه بسى دور و دراز است.


قرآن و نماز دو سفره الهى در زمین

انسان در این نظام هستى طورى آفریده شد که باید بر اساس نظام علّى و معلولى تدریجاً رشد یابد تا به کمال رسد. بر خلاف فرشتگان که آخرین مرحله رشد و تکامل را در ابتداى خلقت خود دارا هستند.


در این مسیر رشد و تکامل (جسمى و روحى) هر یک از انسانها با استفاده و بکارگیرى از نعمات و برکات الهى پیش مىروند. در رشد جسمانى هر چه قدر از نعمات الهى در زمین بهره بیشترى ببرد مىتواند هیکل و قیافه بزرگتر و قویترى پیدا کند نسبت به کسى که از آن برکات الهى بىبهره است.


 و در رشد معنوى و تکامل روحى هر چه از قوه عاقله بهتر استفاده نماید فرد آگاهتر و متکاملتر و داراى روح بلندترى خواهد بود. بنابر این خداوند اسباب و وسائل رشد (روحانى و جسمانى) را براى او فراهم ساخته است اگر این انسان قادر به تکامل است باید ابزار تکامل در او باشد.


خداوند علاوه بر فراهمنمودن زمینه کامل براى تکاملانسان در درون، دو سفره پر برکت براى غذاى روحش در زمین پهن نموده است که آن دو سفره الهى قرآن و نمازند.


 هر کس مىتواند به فراخور تفکر و اندیشهاش از این دو سفره گسترده استفاده نموده و روح خود را تکامل بخشد.


رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) در یک جا مىفرمایند: القرآنُ مأدبةُ الله. «قرآن سفره الهى است».


و در جاى دیگر مىفرمایند: الا انّ الصلاة مأدبَةُ الله فى الارض قد هنّاها لاهل رحمة فى کلّ یوم خمس مرّات.


«آگاه باشید نماز سفره گسترده خدا در زمین است که خداوند آن را روزى پنج بار براى اهل رحمتش گوارا نموده است» .


پس بیائیم با تأمل و تفکر عقلانى در کنار این دو سفره الهى که به پهناى زمین براى ما انسانها گسترانده شده بنشینیم و هر چه بیشتر و بهتر روح خود را تغذیه نموده و مراحل تکامل خود را طى نمائیم که در غیر این صورت و با فاصله گرفتن یا خارج شدن از این دو دبستان الهى سعادت و تکامل نصیب کسى نمىشود .


نماز موجب گشایش مشکلات دنیا

هیچ یک از اعمال عبادى و امور دینى در حیات و زندگى انسان بىتأثیر نیستند بلکه هر یک از آنها در حد خود مؤثر واقع مىشوند و میزان تأثیر آنها بنابر اهمیتى است که شارع براى آنها درنظر گرفته است.


در باب تأثیر نماز آثار زیادى را برشمردهاند که یکى از آنها حل مشکلات دنیوىاست یعنى نماز مىتواند بسیارىاز معضلاتو مشکلات نمازگزار را در زندگى مادىاش از بین ببرد و آنها را از سر راه او بردارد.


این مطلب در زندگى بوعلى سینا معروف است که مىگفت هر گاه براى من در مسائل علمى مشکلى پیش مىآمد و توانایى حلّ آن را در خود نمىدیدم به مسجد جامع شهر رفته و دو رکعت نماز مىخواندم و مشکل من حل مىشد.


 این سیره همه علماى دین از سابق بوده و هست و منشأ روائى هم بر این سیره علماء وجود دارد. چون در روایات به تواتر رسیده است که انبیاء و اولیاء الله در رفع هر مشکلى و دفع هر دشمنى به نماز متمسّک مىشدند. پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در اوقات فشار زندگى و تنگى و سختى معیشت، اهل بیت خود را به نماز توصیه مىکردند.


در پندها و نصایح حضرت عیسى بن مریم وارد شده است که به حواریّون خود مىفرمود:

«اى یاران من به حق به شما مىگویم: هیچ چیزى از عبادات و نیکىها در رسیدن و توفیق یافتن به شرف و منزلت آخرت، و هیچ یاور و ناصرى بر مشکلات و سختىهاى دنیا بهتر و بالاتر از نماز دائمى نیست. و چیزى نزدیکتر به خداى مهربان از نماز نیست.


 پس همیشه نماز را اقامه کنید و زیاد نماز بخوانید و هر عمل شایستهاى انسان را به خدا نزدیک مىکند امّا نماز به خدا نزدیکتر است و اثرش بیشتر مىباشد» .


در کتاب مکارم الاخلاق از ابى عبیده حذاء روایت شده که گوید با امام باقر(علیه السلام) همراه بودم که مرکب من گم شد. امام(علیه السلام) فرمود: «دو رکعت نماز بگذار و بعد بگو: خداوند تو که گمشده را باز مىگردانى و از گمراهى به هدایت مىآورى گمشدهام را به من بازگردان که آن از احسان و بخشش توست. بعد امام(علیه السلام) فرمود: اى ابا عبیده پیش آى و سوار شو با حضرت سوار شدم همچنان که راه را مىپیمودیم در مسیر ما یک سیاهى به چشم خورد امام فرمود: این شتر توست چون دقت کردم دریافتم که شتر من است».


و نیز از امام باقر(علیه السلام) در روایتى دیگر چنین آمده است که فرمودهاند: «همانا مَثَل نماز براى نمازگزار، مثل مردى است که بر سلطانى وارد گردد و اظهار حاجت کند پس آن شخص سلطان، ساکت و آماده استماع و شنیدن سخنان صاحب حاجت گردد تا اینکه از درخواستش فارغ شود همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامى که به نماز ایستاده خداوند نظر رحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهى شامل حال اوست تا وقتى که از نمازش فارغ گردد».


پس نماز مىتواند چنان قدرتى را در نمازگزار ایجاد کند که او بر همه معضلات و سختىهاى زندگى فائق آید و با آنها دست و پنجه نرم کند لذا با وجود همین اثر در نماز است که مشاهده مىشود انسانهاى اهل نماز چون کوه در مقابل مصائب و سختىها مقاومت مىکنند و هیچ باد تندى آنها را به حرکت در نمىآورد.


امّا در مقابل افراد بىنماز تحمل کمترین سختىها را در زندگى ندارند و مشکلات زندگى آنها را به هر سمتى که بخواهد سوق مىدهد. و اندوه و غم تمام وجودشان را فرا مىگیرد. امام صادق(علیه السلام)مىفرمایند:


«چه مانعى دارد که چون یکى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنیا بر او درآمد وضو بگیرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود، خدا را بخواند مگر نشنیدهاى که خدا مىفرماید:


«واستعینوا بالصبر والصلاة»


نماز باعث بخشش گناهان

یکى از آثار و برکات نماز واقعى این است که گناهان انسان را مىزداید و موجب عفو و بخشش قرار مىدهد گویى که نماز وسیلهاى است براى نمازگزار که نزد بارگاه الهى از صاحبش شفاعت مىکند و بهتر بگوئیم که نماز اکسیرى است که هرگاه بر چیزى تماس حاصل کند بر ارزش آن مىافزاید. نماز تاریکى را از قلب نمازگزار خارج و نورانیت در باطن او ایجاد مىکند.


 از امام صادق(علیه السلام) منقول است که: «کسى که دو رکعت نماز بخواند و بداند که در نماز چه مىگوید و بعد از اتمام هر نماز گناهى بین او و خداوند باشد خدا او را مىبخشد»


و از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) حدیث شده که فرمودند: «هر گاه به نماز ایستادهاى و توجه کردى و فاتحه الکتاب را قرائت کردى و در حد امکان سورههاى کوچک یا بزرگ قرآن را خواندى پس رکوع و سجود تمام انجام دادى آنگاه تشهد و سلام دادى اثر این نماز تو آمرزش تمامى گناهانت مىباشد که در مابین دو نمازى مىباشد آن نمازى که قبلاً بجا آوردى و نمازى که بعداً خواندى.


 پس آنچه از نماز عاید تو مىگردد همانا آمرزش کلیه گناهانت مىباشد» .


و نیز در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نماز پنجگانه به نهر آبى تشبیه شده است که روزانه پنج بار انسان خود را در آن نهر شستشو مىدهد. براى چنین انسانى هیچ گناهى باقى نمىماند مگر گناهان مهلک مثل انکار رسالت پیامبران و انکار امامت و یا ظلم و ستم به برادران دینى».


بنابر این بر ما که از معاصى و گناهان مبرّا نبوده بلکه آلوده به انواع معصیتها مىباشیم فرض است که این آلودگى را در خود پاک سازیم و نماز بهترین وسیله براى پاکسازى آلودگىهاى درونى انسانهاست.


 نماز عامل نجات از عذاب الهى

دنیاى مادى که ما در آن زندگى مىکنیم گذر گاهى بیش نیست و انسان براى هدفى ابدى و غرضى جاودانه خلق شده است. دنیا محلّ کاشت و آخرت جاى برداشت است. 


تمام تلاش و همت انسان عاقل در این امر خلاصه مىشود که خود را به کمالات نفسانى رسانده تا در زندگى اخروى از تنعمات الهى که همان آثار و نتایج اعمال دنیوى اوست برخوردار گردد. در این دنیا که حیات موقّت ما در آن تقدیر و تعیین شده اگر با اعمال حسنه همراه باشد در آخرت رضوان الهى را بدنبال دارد و اگر با اعمال سیئه همراه باشد عذاب الهى را . 


آنچه که مىتواند موجب نجات و رهایى انسان از عذاب و خشم الهى گردد و او را از جهنّم دور ساخته و وارد جنّت نماید نماز است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: نّجوا انفسکم اعملوا وخیرُ اعمالکم الصلاة.

«خودتان را از عذاب الهى نجات دهید و عمل کنید که بهترین اعمال شما نماز است».


نماز بهترین توشه اخروى است و بهترین وسیله براى رساندن بندهبه درجات عالى و موجب تحریم آتش است.


 چگونه ممکن است که جسم و قلب انسانى هماهنگ در مقابل پروردگارش تعظیم نماید و خدا آن بدن را در قیامت در آتش قهر خود بسوزاند؟ چنین چیزى ممکن نیست چنانچه امام باقر(علیه السلام) فرمودهاند: «هیچ مؤمنى نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد مگر اینکه خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است» .


عبد الرحمن بن سمره مىگوید. روزى محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) بودم حضرت فرمودند من دیشب عجایبى دیدم عرض کردم یا رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم)جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد براى ما بیان بفرمائید چه دیدید؟ حضرت فرمودند: دیدم مردى از امّت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند در این حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.


در روایتى طولانى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) چنین فرمودند: «اى فرزندان آدم آتشى را که با دست خود برافروختهاید خاموش کنید پس برمىخیزند و وضو مىگیرند بعد از آن گناهان و معاصىشان ساقط مىشود آن هنگام که نماز مىخوانند هر چه از زشتىها که در ما بین دو نماز مرتکب شدهاند بخشوده مىشود. مجدداً در ما بین دو نماز آتش مىافروزند.


 همین که هنگام نماز ظهر فرا رسد منادى حق ندا دردهد که اى انسانها برخیزید و آتشى را که براى سوزاندن خویش برافروختهاید خاموش کنید پس برمىخیزند و وضو مىگیرند و نماز به جا مىآورند آنگاه هر چه که در ما بین دو نماز مرتکب شده بودند بخشوده مىشود.


 و هرگاه وقت نماز عصر فرارسد چنین است که در نماز ظهر گذشت و با فرارسیدن وقت نماز مغرب واقامه آن معصیتهاى قبل از مغرب او آمرزیده مىشود پس مىخوابند در حالیکه آمرزیده شدهاند و چیزى از گناهان بر آنان نیست بعد از آن گروهى در راه خیر سیر مىکنند و گروهى در راه شر».


و خلاصه اینکه: «نماز بنده خدا در محشر تاجى است بر سر او. و موجب نورانیت صورتش، لباس براى بدن وى و ساتر و حایل بین او و آتش جهنّم است».


نماز بازدارنده زشتىها

اینکه نماز آدمى را از فحشا و زشتىها دور مىسازد تردیدى نیست چون که این صریح کلام الهى است امّا نماز چقدر در این دورى مؤثر مىباشد باید گفت که میزان دورى نمازگزار از زشتىها به اندازه درک او از نماز است نه به مقدار زیادى ظاهر آن. یعنى هر چه درک نمازگزار از نماز بیشتر باشد فاصله دورى او بیشتر است. 


چنانچه امام صادق(علیه السلام)فرمودهاند: «آگاه باشید همانا نماز حاجز و حائلى است از طرف خداوند در روى زمین پس آن کسى که دوست دارد بداند که چقدر از منافع نمازش را درک کرده و بهره برده است دقت کند و بنگرد که اگر نمازش حاجز و حائل بین او و فواحش و منکرات است پس از منافع نماز به قدرى که از گناه و فواحش دورى کرده درک نموده و استفاده کرده است. 


اگر کسى مىخواهد بداند چه قدر مقام نزد خدا دارد نگاه کند ببیند خداوند متعال نزد او چه قدر مقام دارد و کسى که عملى را انجام داده پس به دقت به عملش بنگرد اگر آن عمل شایسته و نیکو و خالص بود پس او را ادامه دهد.


 و اگر عمل بدو زشتى بود دیگر تکرار نکند و از آن اعمال به شدّت اجتناب کند. که اگر چنین کند به راستى که خداوند به زیاد کردن روزیش و برآوردن حاجتش سزاوارتر است.


 کسى که در خلوت مرتکب گناهى مىشود پسباید در خلوت حسنه وکار شایستهاى نیز انجام دهد و چنانچه کسى در میان انظار گناه کرد پس باید آشکار کار نیکى را انجام دهد»


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد