رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

رهگذر راه نور

در قرآن مجید خداوند بار ها گفته است که اگر متقی و پر هیزکار شوید در های برکت از آسمان و زمین به روی شما گشوده خواهد شد.

چرا باید زیاد عبادت کنیم ...

حضرت سجاد (ع) در واقعه جانگداز کربلا حضور داشتند ولی به علت بیماری و تب شدید در میدان نبودند و پدر بزرگوارشان اجازه جنگ به ایشان ندادند .


حضرت سجاد (ع) که در عبادت بی مانند و کم نظیر بودند گه گاه از سوی بستگان به مدارا در عبادات دعوت می شدند ولی گویا عطش امام (ع) در هم کلامی با پروردگار خود سیری ناپذیر بود نقل شده است که روزی فاطمه دختر علی (ع) به امام سجاد (ع) نگاهی کرد و دید وجود نازنین ایشان در اثر کثرت عبادت چنان رنجور و ناتوان شده است که دل هر بیننده را می سوزاند.


در این بین بدون درنگ نزد جابربن عبدالله انصاری آمد و گفت: جابر تو از صحابه ی پیغمبری و از دوستان خاندان عترتی، ما را بر تو حقی است اگر ببینید یکی از ما خود را از بسیاری عبادت ناتوان کرده او را یادآوری و تذکر دهید تا لااقل جان خود را حفظ نماید.


علی بن الحسین (ع) یادگار برادرم، خود را از کثرت عبادت و گریه رنجور نموده و پیشانی و زانوان او بر اثر کثرت عبادت پینه بسته است پس جابر حق خود را بر ما ادا کن.


جابر به سوی خانه ی امام چهارم رهسپار می گردد و پس از ملاقاتی کوتاه با امام باقر که در آن هنگام نوجوانی بودند جویای پدر ایشان می شود و اذن ورود می طلبد و امام باقر نیز نزد پدر بزرگوار خود می رود و امام سجاد با کمال رغبت ایشان را به نزد خود می طلبد. هنگامی که جابر وارد می گردد، چشمش در محراب به امام می افتد که عبادت پیکرش را در هم شکسته، بسیار متأثر می گردد. جابر پس از مجالست با امام سجاد (ع) می گوید یابن رسول الله شما که می دانید خداوند بهشت را برای شما و شیعیان شما خلق کرده و دوزخ را برای دشمنانتان، پس علت گریه و این کوشش و مشقت در عبادت چیست؟


حضرت سپس فرمودند: جابر مگر پیغمبر را ندیده بودی؟ با آنکه خداوند در قرآن نسبت به آن جناب فرموده گناه گذشته و آینده تو را «از نظر مردم» آمرزیده ام «لیغفرلکما تقدم من ذنبک و ما تاخر» (سوره فتح: آیه 2) بازم جدم که فدای او باشم آن قدر عبادت کرد تا پا و ساق های مبارکش ورم نمود. عرض کردند شما به این مقام باز اینقدر عبادت می کنید؟ فرمودند: «افلااکون عبداً شاکراً» آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.


جابر پس از این که فهمید گفتارش در امام موثر نیست تا از روش خود با این رنج و محنت بکاهد عرض کرد، یابن رسول الله، پس جان خود را حفظ کنید، زیرا خانواده ای هستید که بلا و گرفتاری به واسطه ی شما دفع می شود و باران به برکت شما نازل می گردد و امام فوراً فرمودند: یا جابر من از روش پدرانم هرگز دست بر نمی دارم تا به دیدار آن ها نائل گردم.


جابر پس از شنیدن این سخنان از نزد امام خارج شد و به کسانی که حضور داشتند گفت: به خدا قسم در میان اولاد پیامبران کسی را مانند علی بن الحسین (ع) نمی بینم، مگر یوسف پیغمبر. ولی با تمام احوال به خدا قسم که باز هم فرزندان علی بن الحسین (ع) بهتر از فرزندان یوسف هستند، زیرا در میان فرزندان این آقا کسی هست که زمین را پر از عدل و داد می کند...


در میان نقل قول ها، ما فراوان داریم که امام چهارم پس از فراغت از عبادت بسیار گریه بر پدر گرامیشان می نمودند و آن را افضل عبادات می شمردند و در این بین هنگامی که غلامان و دوستان امام به ایشان دلداری می دادند، ایشان می فرمودند:


«انی اذکر مصرع ابی» یادم می آید جنازه به خاک افتاده ی پدرم را و نیز گاهی می فرمودند: یعقوب به جهت غیبت یوسف در حالتی که یازده پسر داشت، چهل سال گریه کرد و این در حالی است که من یوسف هایم را از دست داده ام.


موفق باشید ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد